خلاصة:
در پژوهشهای متعدّد به ارتباط حافظ و امرسن اشاره شدهاست؛ در این پژوهشها غالباً بر تأثیر حافظ بر امرسن و گاهی بر شباهت میان آن دو یا شیفتگی امرسن نسبت به حافظ تأکید شدهاست، امّا آنچه مورد بررسی قرار نگرفته-است جنبههای تاریخی آن ارتباط و چرایی آن است. توجّه به آمریکای قرن نوزدهم، جنبشها و گفتمانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور پژوهش حاضر را به نتایج روشنگری رهنمون میشود. علاوه بر تلاش آمریکا برای خلق هویّت ملّی مستقل از بریتانیا، عزم امرسن برای ایجاد سنّت ادبی متمایز از ادبیات بریتانیایی، نوجویی و آزاداندیشی او در استقبال از فرهنگهای غیراروپایی، جهانشمول بودن اندیشههای حافظ از یک سو و مشابهتهای میان تعالیگرایی امرسن و عرفان حافظ از سوی دیگر زمینه را برای نزدیکی امرسن به حافظ در دورهای خاص از تاریخ ادبیات آمریکا فراهم میکند. مجموعۀ این عوامل سیاسی، فرهنگی و ادبی چرایی و چگونگی اقبال امرسن به حافظ را در دورۀ شکوفایی ادبیات آمریکا آشکار میسازد.
ملخص الجهاز:
علاوه بر تلاش آمريکا براي خلق هويت ملي مستقل از بريتانيا عزم امرسن براي ايجاد سنت ادبي متمايز از ادبيات بريتانيايي، نوجويي و آزادانديشي او در استقبال از فرهنگ هاي غيراروپايي، جهان شمول بودن انديشه هاي حافظ از يک سو و مشابهت هاي ميان تعاليگرايي امرسن و عرفان حافظ از سوي ديگر، زمينه را براي نزديک شدن امرسن به حافظ در دوره اي خاص از تاريخ ادبيات آمريکا فراهم ميکند.
او پربارترين سال هاي حياتش را به مطالعۀ دقيق دربارة شاعران پارسي اختصاص داده و حدود هفت صد بيت از اشعار عرفاني شاعران پارسيزبان همچون سعدي، حافظ ، عطار، نظامي، انوري و مولوي را از آلماني به انگليسي ترجمه کرده است (٤٠٧ :a١٩٤٣ ,Yohannan) که درمجموع ، ٦٤ شعر را شامل ميشود (٦٣ :b٢٠٠٩ ,Dimock) و از اين تعداد، دست کم چهارصد بيت آن ها از اشعار حافظ است (١١٣ :١٩٧٦ ,Ekhtiar).
آغاز شکوفايي اين جنبش ، سال ١٨٣٥ بود و امرسن در سال ١٨٣٦ مقالۀ کليدي «طبيعت ٦» را نوشت که اثري مهم درحوزة تعاليگرايي به شمار ميرود؛ درحالي که وي براي نخستين بار در مقالۀ «تاريخ ٧» که در بيستم مارس ١٨٤١ منتشر شد، از حافظ سخن گفت و تا چهل سالگي با ادبيات پارسي، چندان آشنايياي نداشت (فتوحي و تائبي نقندري، ١٣٩٠: ٩٤).
دربارة وضعيت اجتماعي و سياسي عصر امرسن ، ذکر اين نکته لازم است که انديشمندان آمريکايي در سال هاي منتهي به جنگ داخلي و رسيدن به اتحاد ملي و آرامش نسبي و حتي پيش از آن به دنبال هويت بخشي به کشور بودند.