Abstract:
با هدف بررسی اثر میانجیگر سبکهای مقابله در رابطه بین تنشگرهای تحصیلی و واکنشها به تنشگرهای تحصیلی, 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) به پرسشنامه تنیدگی دوران دانشجویی (SLSI؛ گادزلا, 1991؛ نقل از گادزلا و بالوگلو, 2001) و پرسشنامه مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا (CISS؛ اندلر و پارکر, 1990) پاسخ دادند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازهگیری شده در الگوی مفهومی, از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر دو الگو, تنشگرهای تحصیلی با واکنشها به تنشگرها رابطه مثبت و معنیدار؛ با سبک مقابله مسالهمدار رابطه منفی و معنیدار و با سبک مقابله هیجانمدار رابطه مثبت و معنیدار دارد. همچنین, نتایج نشان داد که رابـطه بین تـنشگرهای تحـصیلی و واکنـشها به تنـشگرها از طریق سـبکهای مـقابله مسالهمدار و هیجانمدار میانجیگری شد. در هر دو الگو، تمام وزنهای رگرسیونی از نظر آماری معنادار بوده و متغیرهای پیشبینیکننده الگو، 75/0 از واریانس واکنشها به تنشگرهای تحصیلی را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر, بر ضرورت بازشناسی نقش میانجیگر سبکهای مقابله در بررسی رابطه بین تنشگرهای تحصیلی با تنیدگی (مسالهمدار و هیجانمدار) و واکنشها نسبت به تنشگرهای تحصیلی تاکید می کند. تلویحات برای روان شناسان تربیتی بحث میشود.
This study examined the mediating effect of coping styles on the relationship between academic stressors and reactions to stressors. On a sample consisting of 419 students (166 male 235 female) were administrated the Student-Life Stress Inventory (SLSI) and the Coping Inventory for Stressful Situation (CISS). Structural equation modeling was used to assess the relationships among latent and measured variables in the conceptual model. In the both models, results indicated that there is a significant positive correlation between academic stressors and reactions to stressors and emotion-oriented coping style. A significant negative correlation was found between academic stressors and task-oriented coping style. Results also indicated that the relationship between academic stressors and reactions to stressors by task and emotion oriented coping styles is mediated. All of the regression weights in the both models were statistically significant, and models' predictors accounted for 75% of the variance in reaction to stressors. The findings emphasize the need to recognize the mediating role of coping styles in examining relationship between academic stressors and reactions to stressors. Implications of these results are discussed for educational psychologists.
Machine summary:
"بر این اساس , در پژوهش حاضر, با تاکید بر نقش حساس منابع مقابله ای درون فردی ـ در برابر منابع مقابله ای برون فردی از قبیل حمایت اجتماعی ـ (میسرا, کریست و برانت ۵, ۲۰۰۳) در مواجهه با عوامل تنیدگی زا, ضرورت مطالعه و بازشناسی اثر میانجیگر سبک های مقابله در بررسی رابطه بین تنشگرهای تحصیلی و واکنش ها به تنشگرهای تحصیلی در یـک الگوی مفهومی پیـشنهادی مورد 1- Pekrun, Goetz, Titz & Perry 2- stressors 3- Hirokawa, Yagi & Miyata 4- Endler & Parker 5- Misra, Crist & Burant 102 مداقه قرار می گیرد.
در یکی از این تحقیقات ، 1- Gadzella & Baloglu 2- Michie, Glachan & Bray 3- Abouzari 4- Castillo 5- Thoits 6- Winkelman 7- Mori 8- Edwards, Hershberger, Russelss & Margekt 9- Reifman & Dunkel-Schetter 10- Cahir & Morris 104 ساکس ۱ (۱۹۹۷) تاکید می کند که استرس دوران دانشجویی به طور فزاینده ای رو به افزایش است .
در نهایت , گفتنی است که پاره ای از مطالعات نیز به منظور تبیین تفاوت مشاهده شده در تجربه تنیدگی تحصیلی در بین یادگیرندگان از میان متغیرهای جمعیت شناختی بر عامل جنسیت تاکید داشته اند (درس ، مون و اوفوگبو۲، ۲۰۰۱؛ میسرا، مک کین ، وست و تونی ۳، ۲۰۰۰) بنابراین , یکی دیگر از محدودیت های پژوهش حاضر این است که تشابه ساختاری روابط بین متغیرها در الگوی مفهومی در دو جنس مورد توجه قرار نگرفته است .
1- academic expectations stress inventory 2- Drs, Mon & Ofoegbu 3- McKean, West & Tony 117 پژوهش حاضر همسو با ادبیات پژوهش نشان می دهد که بررسی نقش میانجی گر سبک های مقابله با تنیدگی در مطالعه رابطه بین تنشگرهای تحصیلی و واکنش ها به تنشگرهای تحصیلی افراد از اهمیت قابل توجهی برخوردار است ."