Abstract:
سرزمین های شهر محور، برآیندی از روابط عملکردی و کالبدی است . گسترش روز افزون این روابط منجر به پیچیده شدن ادراک هر یک از پدیده های فضایی و برنامه ریزی منطقه ای میگردد. هدف از این پژوهش ، بررسی چهار واژه پر کاربرد در مطالعات منطقه ای (منطقه کلان شهری، شهر- منطقه ، منطقه شهری عملکردی و منطقه شهری چند هسته ای) با استفاده از روش تحلیل تطبیقی است تا بر اساس آن به تبین ماهیت هر یک از این پدیده ها، با توجه به دو مولفه تعامل عملکردی و کالبدی بپردازد. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است . جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات برای تطبیق الگوی فضایی کلانشهر تهران و نواحی پیرامونیاش با چارچوب نظری به دست آمده ، از روش های آماری و مدل های برنامه ریزی مانند میزان فعالیت و مدل ضریب مکانی (L.Q) استفاده شده است . در نهایت بر اساس تحلیل های فضایی، الگوی فضایی بهینه در مقیاس های مختلف برای کلانشهر تهران و نواحی پیرامونش ارائه شده است . یافته ها نشان میدهد کلانشهر تهران پذیرنده نقش های مرکزیت در مقیاس های تو در تویی از فضای ملی، منطقه و نیز بین آن دو میباشد. پس وجود الگوهای متنوعی از تعاملات عملکردی بین کلانشهر تهران و شهرهای پیرامونش میتواند از هر بعدی ماهیت فضایی تازه ای به این کلانشهر و نواحی پیرامون تزریق نماید. نگاه صرفا کالبدی به پدیده های فضایی تا کنون موجب گردیده که سرزمین های شهرمحور از نظر مورفولوژیکی به هم نزدیک باشند. پس شایسته است که پدیده های فضایی را به عنوان سیستمی شکل یافته از مولفه های مورفولوژیکی، عملکردی، ارتباطی و سیاسی مورد توجه و تفکر قرار داد. بر این مبنا، سه مفهوم منطقه کلانشهری، شهر- منطقه و منطقه شهری عملکردی در مقیاس های گوناگونی از فضا برای نواحی پیرامون کلانشهر تهران ، به عنوان مفاهیم قابل قبول ، تعریف پذیر و بهینه سازی میشوند.
Machine summary:
"پژوهش حاضر در تلاش است ، کلانشهر تهران را به عنوان هسته در مقیاس های متنوعی از فضا مورد بررسی قرار دهد تا ابهام و پیچیدگی بین مفاهیم فضایی اشاره شده برای این کلانشهر و نواحی پیرامونش را بهینه سازی نماید.
چند هسته ای بودن اشاره دارد به مرفولوژی نواحی شهری که در پیرامون چند گره شهری ساختار یافته است و همچنین از وجود روابط عملکردی بین شهرها و مراکز منطقه ای در غالب اصطلاحاتی از قبیل جریان های رفت و آمدی، روابط صنعتی و تجاری، شکل همکاری ها و توزیع نیروی کار معنی می یابد.
پس به کارگیری هریک از نگرش های منطقه کلانشهری، شهر- منطقه ، منطقه شهری عملکردی و منطقه شهری چند هسته ای برای کلانشهر تهران و نواحی پیرامونش ، تا حد بالایی می تواند راه گشای ادراک ماهیت پدیده فضایی مورد نظر گردد.
/ شکل ٤- ماهیت فضایی کلانشهر تهران و نواحی پیرامونش در الگوهای منطقه کلانشهری، منطقه شهری عملکردی و شهر- منطقه نتیجه گیری : پژوهش حاضر عمده ترین مؤلفه های شکل دهنده سرزمین های شهر محور را مورد بررسی قرار داده و با تأکید بر روابط کالبدی و عملکردی بین هسته و نواحی پیرامونی به ترسیم چارچوب نظری درباره چهار پدیده فضایی پرداخته است .
منطقه شهری چند هسته ای با شبکه ای از تنوع و تخصص مراکز و نیز برتری ماهیت بیشتر عملکردی بررسی شده و همچنین منطقه کلانشهری به عنوان پدیده فضایی با غلبه روابط کالبدی و هسته متمرکز تحلیل گردیده است ."