Abstract:
مشارکت و همکاری ساکنان، تضمین کننده موفقیت اجرای برنامه های گردشگری پایدار است و نبود این مشارکت موجب شکست اجرای آنها میشود. به همین سبب، سنجش نگرش ساکنان به توسعه گردشگری پایدار، اهمیت بسیار دارد. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازد و میزان حمایت ساکنان از توسعه گردشگری پایدار را نیز در شهر بابلسر مطالعه میکند. هدف این پژوهش، بررسی نگرش ذی نفعان گردشگری به فعالیت های پایدار و طبقه بندی آن ها براساس نگرش هایشان به فعالیت های مربوط به توسعه گردشگری پایدار و نیز بررسی ویژگی های جمعیت شناختی هر طبقه است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای شهر بابلسر (درمجموع، 13،486 خانوار) است. بنابر جدول مورگان، از میان آن ها 380 نمونه به روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. برای سنجش نگرش ساکنان، از مقیاس SUS-TAS استفاده شد. تحلیل داده ها در سه مرحله انجام گرفت. در مرحله نخست، برای تعیین روایی سازه پرسشنامه، از تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Lisrel استفاده شد و تایید روایی پرسشنامه صورت گرفت. در مرحله دوم، برای تقسیم نمونه ها به گروه های متجانس براساس نگرش آن ها به فعالیت های پایدار در توسعه گردشگری، از تحلیل خوشه ای با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد و نمونه ها به سه گروه تقسیم شدند: بدبینان، حامیان متوسط و حامیان سرسخت. در مرحله سوم، برای مشخص کردن تفاوت های جمعیت شناختی خاص هر طبقه، برحسب مقیاس متغیرهای مورد مقایسه، از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و کروسکال- والیس استفاده شد. مطابق نتایج این آزمون، گروه ها از نظر توزیع متغیرهای مدت سکونت در منطقه و وضعیت تاهل همگوناند و از نظر متغیرهای سن، جنس، سطح تحصیلات، میزان درآمد ماهیانه و ارتباط شغل با گردشگری تفاوت معنادار دارند.
Machine summary:
گونه شناسی ذی نفعان مناطق ساحلی در حمایت از پارادایم توسعۀ گردشگری پایدار (مطالعۀ موردی: شهر بابلسر) مهدی کروبی - دانشیار گروه مدیریت جهانگردی ، دانشگاه علامه طباطبایی شیما بذرافشان *- کارشناس ارشد مدیریت جهانگردی، گرایش برنامه ریزی توسعۀ جهانگردی، دانشگاه علامه طباطبایی پذیرش مقاله : ١٣٩٣/١١/٠٣ تأیید نهایی: ١٣٩٤/٠٢/٢٧ چکیده مشارکت و همکاری ساکنان ، تضمین کنندة موفقیت اجرای برنامه های گردشگری پایدار است و نبود این مشارکت موجب شکست اجرای آن ها میشود.
این پژوهش ، با استفاده از رویکرد ذینفعان به عنوان چارچوب نظری، به برنامه ریزان گردشگری کمک میکند تا مهم ترین گروه های ذینفع در منطقه را شناسایی کنند و آن ها را براساس نگرش هایشان به توسعۀ گردشگری پایدار، به زیرگروه های متجانس تقسیم و ویژگیهای جمعیت شناختی هر زیرگروه را مشخص کنند.
از این رو، این پژوهش در پی پاسخ به دو پرسش اساسی است : آیا در جمعیت منطقۀ مورد مطالعه ، گروه های ذینفع با نگرش های متفاوت به فعالیت های پایدار توسعۀ گردشگری وجود دارند؟ هریک از این گروه ها چه ویژگیهای جمعیت شناختی دارند؟ پاسخ به این پرسش ها اطلاعات مفیدی در اختیار برنامه ریزان گردشگری قرار میدهد.
بدین سان درک واکنش جامعۀ محلی و عوامل مؤثر بر این نگرش به منظور دستیابی به حمایت مطلوب جامعه از توسعۀ گردشگری، امری ضروری است ؛ بنابراین ، برنامه ریزی برای گردشگری پایدار باید براساس اهداف و اولویت های ساکنان باشد.