Abstract:
آسیب پذیری شهرها از مخاطرات محیطی در کشورهای دارای محیط طبیعی، پرمخاطره، به چالشی مهم در برابر علوم شهرشناسی، مدیریت، علوم مهندسی و برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. پژوهش ها و نوشتارهای مربوط، حاکی از آن اند که به رغم مطالعات و تحقیقاتی که طی حدود هفت دهه گذشته در مورد بافت های تاریخی و قدیمی و فرسوده شهری انجام شده اند، آسیب پذیری بافت های مذکور در برابر زلزله از دهه 90 میلادی مورد توجه قرار گرفته و در ایران نیز از اواسط دهه 70 به این موضوع اهمیت داده شده، که در واقع غفلت از اهمیت این موضوع را در پی داشته است. اهمیت آسیب پذیری شهر تهران در برابر زلزله، به خصوص بافت ها و فضاهای فرسوده بخش مرکزی آن، با عنایت به بستر طبیعی ناامن و با توجه به جایگاه بخش مرکزی این شهر، لزوم شناخت آسیب پذیری بافت های قدیمی (فرسوده) بخش مرکزی شهر تهران را در برابر زلزله در اولویت قرار داده است. این مطالعه با در نظر گرفتن «نظام های آسیب زا و تاثیرپذیر» در درون نظام شهری و محدوده بافت های بخش مرکزی، آسیب پذیری بافت های قدیمی (فرسوده) منطقه 12 شهر تهران از زلزله را از منظر جغرافیای شهری مورد بررسی قرار داده است. برای این منظور هفت متغیر در حوزه جمعیت، فعالیت و ویژگی های فیزیکی ـ کالبدی منطقه مذکور انتخاب و بررسی و تحلیل شده است. در این بررسی، آسیب پذیری هر یک از متغیرها و چگونگی پراکنش آنها در سطح بلوک های منطقه در تابع مورد نظر محاسبه شده و وضعیت آسیب پذیری محدوده مورد بررسی براساس وزن کل متغیرها در سطح نواحی و بلوک های شهری منطقه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این بررسی نشان از آن داشت که با در نظر گرفتن «نظام های آسیب زا» و «نظام های تاثیرپذیر» در درون سیستم شهری و بافت فرسوده بخش مرکزی شهر تهران، متغیرهای فاصله کاربری ها از فضاهای باز، دسترسی به محدوده آسیب پذیر، سال احداث بنا و نوع مصالح ساختمان ها، به ترتیب بیشترین تاثیر را در آسیب پذیری منطقه 12 از زلزله دارند. متغیرهای مذکور، در انطباق با ساختار و توزیع فعالیت های منطقه که بر فعالیت های فرامنطقه ای و توزیع متمرکز آنها در نواحی یک و دو و سه متکی است و جمعیت سیال هشتصد هزار نفری را روزانه جذب منطقه 12 می کند، آسیب پذیری بافت های فرسوده شهری بخش مرکزی را در برابر زلزله، افزایش داده است. از لحاظ نظری نیز به این نتیجه مقدماتی رسیده است که به رغم تفاوت هایی که فضاها و بافت های فرسوده بخش مرکزی شهر تهران در برابر زلزله دارند، اصول و نتایج ناشی از بررسی آسیب پذیری فضاها و بافت های فرسوده منطقه 12، با در نظر داشتن ملاحظات خاص هر منطقه، می تواند به عنوان الگویی در بررسی سایر مناطق بخش مرکزی مورد استفاده قرار گیرد.
Machine summary:
"نتایج این بررسی نشان از آن داشت که با در نظر گرفتن«نظامهای آسیبزا»و«نظامهایتأثیرپذیر»در درون سیستم شهری و بافت فرسوده بخش مرکزی شهر تهران،متغیرهای فاصلهکاربریها از فضاهای باز،دسترسی به محدوده آسیبپذیر،سال احداث بنا و نوح مصالح ساختمانها،بهترتیب بیشترین تأثیر را در آسیبپذیری منطقه 12 از زلزله دارند.
از لحاظ نظری نیز به این نتیجهمقدماتی رسیده است که به رغم تفاوتهایی که فضاها و بافتهای فرسوده بخش مرکزی شهر تهران دربرابر زلزله دارند،اصول و نتایج ناشی از بررسی آسیبپذیری فضاها و بافتهای فرسوده منطقه 12،با درنظر داشتن ملاحظات خاص هرمنطقه،میتواند به عنوان الگویی در بررسی سایر مناطق بخش مرکزیمورد استفاده قرار گیرد.
بررسیها نشان میدهد که فاصله بخش مرکزی شهر تهران از کانونهای زلزلههای احتمالییکسان است؛بنابراین به دلیل تأثیر یکسان آنها در این بخش،از دخالت دادن این معیار در مدل مورد استفاده در منطقه12،اجتناب شده و کلیه معیارهای به کار رفته در مدل از نوع انسان ساخت بوده است(جایکا،1379)(جدول 1).
8. سرانجام با قبول این اصل که شهرها گسترهای نظاممند از بافتهای شهری پایدار و ناپایدار هستند وسیستمهای«آسیبزا»همواره در کنار سیستمهای«تأثیرپذیر»مفهوم مییابند،میتوان درک کرد که بخش مرکزیشهر تهران،گستره کالبدی-انسانی پیچیدهای است که شناخت آسیبپذیریهای آن در برابر زلزله منوط به درکویژگیها،عملکردها و ساخت و کارهای حاکم بررفتار آنها در قالب نظام واحد مکانی است و در وهله اول در مقیاس مقر(بافتهای فرسوده بخش مرکزی)به عنوان«نظام آسیبپذیر»و در پیوند با سایر بخشهای شهر(عرصههای میانی وپیرامونی شهر تهران)،به عنوان سیستمهای«آسیبزا»،عمل میکند."