Abstract:
فقر روستایی به واسطه فشار بر منابع محیطی و بهرهبرداری غیراصولی و ناپایدار از این منابع، موجب تشدید تخریب محیط زیست میشود و بحرانهای زیستمحیطی نیز به واسطه تحلیل و از بین بردن منابع مورد استفاده روستاییان، بر شدت فقر آنان میافزاید. هدف از این تحقیق، بررسی نقش فقر اقتصادی و اجتماعی روستایی بر تخریب محیط زیست در مرتع ممیزیشده شوررود در بخش شیبآب شهرستان زابل است. روش تحقیق بر اساس هدف آن، کاربردی است، و دادههای مورد نیاز از طریق روش کتابخانهای و میدانی جمعآوری شدهاند. در روش میدانی ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و واحد آماری، سرپرست خانوار (بهرهبردار روستایی) است. بدین منظور، تاثیر عملکرد مستقیم و غیرمستقیم انسان بر تخریب محیط زیست (مرتع) ناشی از فقر اقتصادی و اجتماعی بهرهبرداران روستایی، بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که پایین بودن متوسط درآمد سرانه خانوارهای روستایی، بازدهی پایین مرتع و عدم دسترسی به فرصتهای شغلی، عامل فقر اقتصادی و سطح پایین تحصیلات خانوار روستایی و بالا بودن بعد خانوار، عامل فقر اجتماعی روستاییان استفادهکننده از مرتع بوده است. این عوامل سبب شدهاند تا روستاییان از یک طرف با عملکرد غیرمستقیم برای تامین ضروریات زندگی، به نگهداری بیش از حد دام در فضای محدود مرتع بپردازند؛ و از طرف دیگر با تاثیر مستقیم خود از طریق بوتهکنی که میتواند در به تاخیر انداختن فرسایش خاک و افزایش طول عمر مرتع مفید باشد، باعث شدت تخریبپذیری مرتع گردند. به طور کلی، فقر اقتصادی و اجتماعی روستاییان (مرتع) از طریق عملکرد مستقیم (بوتهکنی به منظور تامین سوخت، فروش و ایجاد آغل) و غیرمستقیم انسان (نگهداری دام مازاد برظرفیت مرتع) سبب تخریب محیط زیست شده است.
Machine summary:
"در مطالعه حاضر هدف آن است نقش فقر اجتماعی و اقتصادروستایی بر تخریب محیط زیست به صورت موردی در مرتع ممیزی شدۀ شوررود بخش شیبآب شهرستان زابل در استانسیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار گیرد و به این پرسش پاسخ داده میشود که فقر اقتصادی و اجتماعی روستاییان چهتأثیری بر تخریب مرتع داشته است.
پایین بودن میزان درآمد سرانه،بازدهی کمزمین و فرصتهای محدود شغلی به عنوان شاخصهای فقر اقتصاد روستایی و سطح پایین سواد،بالا بودن بعد خانوار-که کاهش پسانداز و صرف هزینههای هنگفت را برای بهداشت،آموزش،خوراک و مسکن به دنبال دارد-به عنوانشاخص فقر اجتماعی،و وجود دام مازاد و بوتهکنی از مراتع برای تأمین نیازهای زندگی به عنوان شاخصهای تخریبمحیط زیست،در نظر گرفته شده است.
ساکنان منطقه برای تأمین نیازهای ضروری زندگی اقدامبه نگهداری دام بیشتر میکنند؛و از طرفی هم به دلیل فقر اجتماعی ساکنان،استفاده بیرویه از مرتع صورت میگیرد کهاین عامل نیز باعث تخریب مرتع میگردد،به گونهای که در مرتع ممیزی شده شوررود 35 درصد کل دام بهرهبردارانروستایی(3851)را دام مازاد بر ظرفیت مرتع تشکیل میدهد که به معنای وجود 0/5 واحد دامی مازاد در هر هکتاراست.
همان گونه که در این تحقیق نشان داده شد،عواملی چون پایین بودن متوسط درآمدسالانه خانوارهای روستایی(هر خانوار با بعد 6 نفر،حدود 7605130 ریال)،فقدان تنوع فعالیتهای اقتصادی(برنامهریزی نکردن دولت برای ایجاد فرصتهای شغلی)،اتکای صرف به دامداری،سطح تحصیلات پایین روستاییانمنطقه(بیش از 95 درصد بهرهبرداران روستایی و خانوادههایشان بیسواد یا کمسواد هستند)و بالا بودن بعد خانوار(6نفر)عامل اصلی فقر اقتصادی و اجتماعی روستاییان به شمار میآیند.
loV,tnempoleved dlroW,sednA naibmoloC dnaL dna ytrevoP laruR neewteb egakniL cimonocE ehT,0002,."