چکیده:
نهحالبلاغه افزون بر مباحث تاریخی, اخلاقی, کلامی» فلسفی. اقتصادی, سیاسی
و مدیریتی» نظامی, جامعهشناسی... به طب و درمان و موازین بهداشتی نیز آشاره
داشتهاست. این مقاله به مبانی و بهداشت در نهجالبلاغه و در عرض آن آدب
پارسی اشاره میکند. به طوری که نتیجة افکار و تلاش طبیبان در طی قرون» با
آن موافق بوده آزمایشهای طبّی دانشمندان و اطباء بالاتر از آن جایگاهی ندارد.
سخنان گهربار امیرمومنان علی ال همان گونه که از آغاز بر ادبیات عرب تاثیر شایانی
داشتهاست. بر ادبیّات فارسی و آثار شاعران فارسی زبان نیز تاثیر فراوانی گذاشته. و
اکثر ادبا برای اعتبار و ارزش دادن به کلام و نیز دلنشین و جذّاب نمودن آثار خود
از ان سخنان بهرهمند گشتهاند. در این نوشتار ابتدا اشارات حضرت علی
در مورد سلامت و بیماریهای مرتبط با جسم و گیاهان درمانی عنوان شده, سپس
با شیوههای پزشکی امروزه تطبیق دادهشده و در پی آن از شاعران بزرگ فارسیسرا
نیز شواهدی آورده شدهاست.
In addition to historical، ethical، theological، philosophical، economical، political، managerial، military، sociological، etc.، Nahj al-Balagha has alluded to medicine، treatment، and hygienic criteria too. The present essay deals with essentials of medicine and hygiene in Nahj al-Balagha as well as Persian literature in order to clarify that results of thoughts and efforts of doctors pending centuries has been in agreement with them and medical experiments of scientists and doctors have no status higher than them. Along with Arabic literature from the very beginning، Imam Ali’s precious words has notably influenced Persian literature and Farsispeaking poets too much، and majority of literary men have benefited from those words for making their words and works more attractive and pleasant. The present essay deals with Imam Ali’s medical references to health، bodily diseases، and herbs first; compares them with modern medical methods secondly، and presents some evidence from great Farsi-speaking poets finally.
خلاصه ماشینی:
"پسر گر به جاه از تو برتر شود#هم از رشک مهر تو لاغر شود (فردوسی،1379:136/2) همی بگداخت برف اندر بیابان#تو گفتی باشدش بیماری سل (منوچهری،1379،ص 66) بیمار چو اندکی بهی یافت#در شخص نزار فربهی یافت (لیلی و مجنون،1363،ص 585) 3-خشکی زبان خشکی زبان نیز از علائم برخی از بیماریهاست که در کلام حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام خطبۀ 222 به آن اشاره شده است: «فبینا هو کذلک علی جناح من فراق الدنیا و ترک الأحبه،إذ عرض له عارض من غصصه فتحیرت نوافذ فطنته و یبست رطوبه لسانه»؛و آنگاه که وی آمادۀ جدایی از این جهان است و رها کردن دوستان،ناگهان اندوهی که دارد بر او هجوم آورد.
افعی اگرچه همه سر زهر گشت#خوردن افعی همه تریاک شد (خاقانی،1368،ص 766) دوستی از دشمن معنی مجوی#آب حیات از دم افعی مجوی (مخزن الاسرار،1363،ص 102) ز اندوه بستد گرانمایه زهر#بدان بد که بردارد از کام بهر (فردوسی 1377،157/7) کنون زهر با می به جام اندرون#از آن به کجا دست یازم به خون (همو،380) جان نادان را به داروخانۀ گردون مبر کز کفش جاندارویی بیسم نخواهی یافتن (خاقانی،1368،ص 361) هرکه بر یاد چشمۀ نوشت#زهر قاتل خورد شکر گردد (عطار،1375،ص 188) خصم نخستین قدری زهر ساخت#کز عفنی سنگ سیه را گداخت (نظامی،1363،ص 89) درمان زهر با تریاق:تریاق یا پادزهر داروی ترکیبی ضد زهر را گویند که اثر و زیان سم را دفع میکند و سلامتی و تندرستی را حفظ میکند،معمولا در طب قدیم ترکیبی از داروهای مسکن و مخدر بوده است که به عنوان ضد درد و ضد سم به کار میرفته و نوع اعلای آن را تریاق فاروق نامند(نک:لغتنامة دهخدا)."