چکیده:
یکی از موضوعات مطرح در زمینه معارف مهدویت، زندگی و ازدواج حضرت مهدی است. پرسش این است که آیا آن حضرت ازدواج کرده و ذریه و فرزند دارد؟ بنابراین فرض که امام مهدی دارای زن و فرزند است، این سوال مطرح میشود که آیا فرزندان ایشان در ایام ظهور امام یا پس از وفات وی، در به عهده گرفتن امور بعد از حضرت مهدی نقش و سهمی دارند؟ در این صورت، آیا آنها بر امت رهبری کرده و بر مردم جهان و مناطق گوناگون حکمرانی نموده، امور را پس ازامام بر دوش میگیرند و متولی و مصدرکارها میگردند؟ حتی ممکن است که این مساله پیش بیاید که آیا در عصر غیبت، آنها بر بعضی مناطق دنیا حکومت و آنجا را اداره میکنند؟ مقاله حاضر در صدد بررسی و تحلیل این مساله است.
The life and marriage of Imam Mahdi (a) is one of the issues that isdiscussed in the field of Mahdism. Some of the raised questions are as follows: Did he ever get married and has progeny? If we assume that he has progeny، another question raises that whether they will have a special role during or after the Imam’s appearance. If so، will they accept to lead people، to rule over people in various places of the world، to undertake people’s affairs after the Imam، and to stand for taking the control of what is needed? Even it would come to mind that whether they take the control of people and rule in some places of the world during the time of occupation. The article is to analyze this issue and to give answer to these inquiries.
خلاصه ماشینی:
"این موضوع در قالب سؤالات ذیل مطرح میشود: اینکه آیا آن حضرت ازدواج کرده است یا نه و اگر ازدواج کرده است، آیا فرزند یا فرزندانی دارد، یا نه و چنانچه دارای فرزند است، درکجای این کرة خاکی وچگونه زندگی میکنند و نیز اینکه آیا اینان در حکومت جهانی حضرت نقشی خواهند داشت؛ همچنین آیا آنان درایام ظهور امام یا پس از وفات وی، در بر عهده گرفتن امور بعد از حضرت نقش و سهمی دارند که امت را رهبری کرده، برمردمان و مناطق گوناگون حکمرانی نموده، امور را پس از امام بردوش گیرند و متولی و مصدرکارها گردند؟ آیا در عصرغیبت، بربعضی مناطق دنیا حکومت دارند و آنجا را اداره میکنند؟ در زمینه ازدواج و فرزند داشتن حضرت، دیدگاههای مختلفی مطرح شده است؛ از جمله اینکه حضرت مهدی( ازدواج کرده ودارای فرزندانی نیز هست.
(الصدر، بیتا: ص643)، علاوه بر ضعف دلالت و اشکال سندی این روایت؛ علما و دانشمندان نیز درباره آن مطالبی بیان کردهاند که در ذیل به بعضی از نظرات آنها اشاره میشود: شیخ مفید مینویسد: پس از دولت قائم(، احدی دولت نخواهد داشت، مگر این که روایت میگوید: اگر خدا بخواهد، فرزندانش دولت به پا خواهند کرد، اما روایات یقینی نبوده، ثابت نشده است.
در روایت «و الائمة من بعده» (مجلسی، بیتا: ج 92، ص 332) آمده است، نه «الائمة من ولده»؛ چنان که روایت وصیت (فإذا حضرته الوفاة) ضعیف و خبر واحد بوده، روایات چندی که ادعا شده، کجا است؟ نقد دوم: توجیه علامه مجلسی چنین نقد شده است: دلیل کافی بر رجعت تمامی امامان دوازده گانهD نیافته ایم، نه به شکل عکسی، یعنی از آخر به اول و نه به گونه مشوش (مثلا یک در میان)؛ بلکه فقط نص درباره پیامبرB سپس علی، امیر مؤمنانA و فرزندش، امام حسینA وجود دارد."