چکیده:
این مقاله سرشت سبک زندگی اسلامی را نمی شناساند، بلکه روش ماهیت شناسی در این حوزه و عرصه های مشابه را تبیین می کند. ماهیت شناسی مفاهیمی ترکیبی، همچون سبک زندگی اسلامی، کاری است پیچیده، که در عهده شرح اللفظ نیست. در این مقاله پس از تفکیک منطقی علل از دلایل عدم موفقیت در توسعه الگوسازی در سبک زندگی اسلامی با بررسی سه موضوع مدل سازی سکولار، نقش پیش دانسته ها و منظومه فکری اندیشمندان مسلمان و وحدت گرایی یا کثرت گرایی توصیفی و هنجاری در سبک زندگی اسلامی به مسائلی اساسی رهنمون می شود که به طور طبیعی پیش از پاسخ گویی به آنها هر نظریه پردازی درباره سبک زندگی اسلامی پیش فرض های بی نام و نشان دارد؛ چرا که در هر نظریه پردازی مبانی و مبادی تصوری و تصدیقی اجتناب ناپذیر است، لکن گاهی این مبادی و مبانی آگاهانه انتخاب می شوند و گاه ناآگاهانه بر نظریات تحمیل می شوند. این مقاله بر آن است که اگر بتوان از حیث متواطی یا مشکک بودن مفهوم ترکیبی سبک زندگی اسلامی؛ همچنین از حیث وحدت یا کثرت عرضی و طولی و نیز از حیث صدق و کذب پذیری آن، به نتیجه ای رسید، می توان پی به ماهیت سبک زندگی اسلامی برد. بدیهی است ماهیت منتج، متناسب با پاسخ هایی است که به سوالات پیش گفته داده می شود و مدل سازی های بعدی نیز متناسب با ماهیت شناسی مورد باور است.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله پس از تفکیک منطقی علل از دلایل عدم موفقیت در توسعۀ الگوسازی در سبک زندگی اسلامی با بررسی سه موضوع مدلسازی سکولار،نقش پیشدانستهها و منظومۀ فکری اندیشمندان مسلمان و وحدتگرایی یا کثرتگرایی توصیفی و هنجاری در سبک زندگی اسلامی به مسائلی اساسی رهنمون میشود که بهطور طبیعی پیش از پاسخگویی به آنها هر نظریهپردازی دربارۀ سبک زندگی اسلامی پیش فرضهای بینام و نشان دارد؛چرا که در هر نظریهپردازی مبانی و مبادی تصوری و تصدیقی اجتنابناپذیر است،لکن گاهی این مبادی و مبانی آگاهانه انتخاب میشوند و گاه ناآگاهانه بر نظریات تحمیل میشوند.
اینک اما اگر جامعۀ علمی ما بر آن است که در توسعۀ الگوهای عملی سبک زندگی اسلامی و مدلسازی در این زمینه کوشا باشد،باید در حوزۀ نظر به پارهای موضوعات توجه نماید.
سبک زندگی از سنخ معرفت است یا مهارت یا ترکیبی از هر دو؛اگر ترکیبی است اصالت با کدام است؟ مدلهای علمی سکولار و سبک زندگی اسلامی در میان دانشمندان غرب مطالعات سبک زندگی دینی و مدلسازی درخصوص آن دیرزمانی است که شروع شده است.
حقیقت این است که اگر از سبک اسلامی سخن میگوییم،اسلام را تنها در مجموعهای از معارف و گزارهها خلاصه نمودن باعث عدم توجه ما به تأثیری که دین در سایر شؤون فردی و اجتماعی انسان دارد و از سنخ دانش نیست میشود.
سبک زندگی از سنخ معرفت است یا مهارت یا ترکیبی از هردو؛اگر ترکیبی است اصالت با کدام است؟ پیش از پاسخگویی به پرسشهای فوق هر نظریهپردازی دربارۀ سبک زندگی اسلامی،نه اینکه بنیاد ندارد بلکه،بنیادها و پیشفرضهای بینام و نشان دارد؛ چرا که در هر نظریهپردازی مبانی و مبادی تصوری و تصدیقی اجتنابناپذیر است،لکن گاهی این مبادی و مبانی آگاهانه انتخاب میشوند و گاه ناآگاهانه بر نظریات تحمیل میشوند."