چکیده:
این مقاله از سه بخش تشکیل شده است. در بخش اول، به صورت خلاصه ادبیات موضوع در
اقتصاد غرب ارائه می شود. در بخش دوم، مطالعاتی که اقتصاددانان در این باره صورت
دادهاند، طرح و نقد می شود، و در بخش سوم، نظریة رفتاربنگاه اسلامی با فروضی معین
ارائه و تابع تقاضای نیروی کار از دیدگاه خرد و کلان معرفی می شود.
در این بخش، بازار نیروی کار به بازار اجاره و بازار مشارکت و همچنین بنگاه اسلامی
به بنگاه حداکثر کنندة سود و بنگاه حداکثر کنندة تولید تقسیم شده و رفتار هر یک
از دو نوع بنگاه و نیز تقاضای نیروی کار به وسیلة ایندو در هر یک از دو بازار از
دیدگاه خرد تبیین میشود و پس از بهدست آوردن تابع و همچنین تقاضای هر بنگاه با
جمع افقی آنها به تابع تقاضای کل نیروی کار در بازار اجاره و مشارکت نیروی کار دست
می یابیم.
در خاتمة این مقاله نتیجه می گیریم که در شرایط مساوی، تقاضای کل نیروی کار در
اقتصاد اسلامی حداقل به دو دلیل بیشتر از تقاضای کل نیروی کار در اقتصاد سرمایه
داری است:
وجود بنگاه هایی که هدف آن ها حداکثر کردن تولید است؛
وجود بازار مشارکت نیروی کار در سود.
This essay consists of three parts: the first part reviews the Western literature on the subject. In the second part، the related economic studies are discussed. In the third part، the theory of Islamic firm behavior، its certain assumptions، and the labor demand function from a micro/macro perspective are presented.
In this part، the labor market is categorized into two types: hire based labor market and participatory labor market. Similarly، firms are also categorized into two: profit maximizing firms and production maximizing firms. The author explains the behavior of these firms and their demand for labor from a microeconomic perspective. Deriving the demand function for each firm and summing them horizontally gives the aggregate demand function for the participatory and hire labor market
The paper concludes that، citrus paribus، at least for tow following reasons، the demand for labor in Islamic economics is more than the capitalist economics:
a) Firms with the objective of maximizing their product;
b) Participatory labor markets in profits.
خلاصه ماشینی:
در خاتمة این مقاله نتیجه می گیریم که در شرایط مساوی، تقاضای کل نیروی کار در اقتصاد اسلامی حداقل به دو دلیل بیشتر از تقاضای کل نیروی کار در اقتصاد سرمایه داری است: وجود بنگاه هایی که هدف آن ها حداکثر کردن تولید است؛ وجود بازار مشارکت نیروی کار در سود.
) در بازار انحصاری محصول، تابع تقاضایی که انحصارگر با آن روبهرو میشود، بهصورت ذیل است: (12) درآمد کل نیز چنین محاسبه می شود: (13) بنابراین درآمد نهایی نیروی کار چنین است: (14) واپسین جملة داخل پرانتز همان عکس کشش قیمتی تقاضای محصول است؛ بنابراین: (15) با توجه به اینکه هزینة نهایی استخدام کارگر جدید در این مدل نیز نرخ دستمزد است، شرط حداکثر شدن سود کارگر عبارت است از: (16) این در حقیقت بیانگر تقاضای انحصارگر برای نیروی کار است که در نمودار 3 و4 نشان داده شده است: [به تصویر صفحه مراجعه شود.
MC>MR در سطح سود منفی وی پس از بحث دربارة هر یک از این چهار حالت نتیجه میگیرد که تحلیل درآمد و هزینة نهایی جهت تحلیل رفتارتولیدکنندة مسلمان کارآیی ندارد؛ زیرا ملاحظات بشر دوستانه سبب میشود که بنگاه، برای پذیرفتن فرضیة تقاضای داده شده رغبتی از خود نشان ندهد و بکوشد تقاضا را بار دیگر مطابق با روح اسلام بازسازی کند و اولویتهای تولید راتغییر دهد.
در این صورت وی با حفظ حداقل سود، در پی آن است که فعالیتهای خود را در جهت مصلحت جامعه قرار دهد وچون تحت آموزههای اسلام، انگیزههای برتری از سود مادی دارد، قادر است خلاف مقتضای تقاضای بازار عمل کند (محمد نجاتالله صدیقی، رفتار تولیدکنندة اسلامی، منتشر شده در کتاب «مباحثی در اقتصاد خرد، نگرش اسلامی»: 264 ـ 275).