چکیده:
در بسیاری از داستانهای پلیسی در رابطه با تعیین زمان دقیق وقوع مرگهای مشکوک و ناگهانی اغراق می شود. ولی متاسفانه دقت تعیین زمان فوت با افزایش مدت زمان سپری شده از مرگ کاهش واضحی می یابد و از نتیجه ایده آل فاصله می گیرد. رویداد مرگ بر این اصل استوار است که بدن به عنوان یک موجود، در لحظه ای معین می میرد (مرگ جسمی)؛ لیکن مرگ سلولی فرآیندی تدریجی است که به ظرفیت هر سلول جهت عملکردش با میزان باقیمانده ذخائر انرژی آن بستگی دارد. اولین اثر مشهود مرگ جسمی، توقف تولید انرژی و گرما است که منجر به افت دمای بدن می شود.
خلاصه ماشینی:
"زمان سپری شده از فوت از این پدیده نشأت گرفته است.
زمان سپری شده از مرگ براساس دمای جسد صورت گرفته،
سانتیگراد باشد،8 ساعت از زمان مرگ وی سپری شده است.
رنگ هیپوستاز ممکن است در تشخیص علت مرگ خصوصا
مرطوب نیز ممکن است چربی جسد صابونی شده و آدیپوسر
به زمان قبل از مرگ بر روی جسد وجود دارد.
این وجود اجساد زیادی ممکن است بیش از این زمان نیز
نشانه ضعف این روش است،نشان داده شده است؛دمای بدن در زمان مرگ (A) که ممکن است بالاتر یا پائینتر از 37 درجه
فواصل شناخته شده (E-F) میباشد که باعث بدست آوردن شیب منحنی بطور کامل میشود و سپس میتوان سرعت سرد
نمای 2-استفاده از نحو پخش هیپوستاز جهت ارزیابی وضعیت قرارگیری جسد پس از مرگ.
(a) در این مورد جسد بصورت دمر خوابیده بود؛اما یک ناحیه تحت فشار در قسمت فوقانی شکم وجود داشت.
میدهد که این حالت بخاطر قرار گرفتن دستها به صورت عرضی در زیر جسد میباشد.
علت این مورد خاص در تصویر (b) مشخص شده و نشان میدهد که
نمای 7-تغییر پوستی دیگر،پدیده مرمری شدن (Marbling) است که ناشی از فعالیت باکتریها در داخل عروق خونی بوده و
با عنایت به این حقیقت که مرگ در حدود 6 ماه قبل رخ داده بود،ولی دست جسد بر روی روزنامهای قرار گرفته بود که
نمای 14-در نتیجه اثر توأم ناشی از رطوبت و فساد،ممکن است پوست دستان شخص غرق شده مثل یک دستکش
به علت قرارگیری جسد بصورت دمر بر روی ناحیهای از دریا که توسط سوخت هواپیما پوشیده شده بود میباشد."