چکیده:
در رسیدگی به جرم متهم ، در صورت تصمیم به مجـرم بـودن وی ، قاضی در پایان تحقیقات مقدماتی و در دادگاه بعد از دفـاع آخـر مـتهم و قبل از اعلام ختم رسیدگی ، آخرین دفاع را اخذ می کند. موضوع آخـرین دفاع ، انتساب اتهام به ارتکاب جرم به متهم و ارائه دلائل آن است و پاسخ وی بعنوان آخرین دفاع ، ایراد شبهه در اثبات یـا رد عناصـر هـر یـک از ارکان جرم اتهامی و دلایلی است که علیه متهم ارائه شده است . مضاف بر آن ، ممکن است اثبات و بیان اوضـاع و احـوالی باشـد کـه موجـب بـی گناهی ، تخفیف ، تعلیق و معافیت متهم از مجازات می گردد.آخـرین دفـاع در تحقیقات مقدماتی دادسرا، به علت محدودیتهای صلاحیت وکیل بایـد توسط خود متهم صورت گیرد، اما درمحاکمه ، متهم و وکیل وی ، هر کدام یا یکی از آنهامی توانند آخرین دفاع را مطرح کنند. مدت آخرین دفاع ، با توجه به خصوصیات هر پرونده ، باید متعارف و در هر حال نباید کمتـر از مدت طرح دعوی و دلایل علیه متهم باشـد.عـدم اخـذ آخـرین دفـاع در تحقیقات مقدماتی دادسرا، موجب نقص تحقیقات مقدماتی است ، اما عـدم اخذ آن در دادگاه بدوی ، لزوما موجب نقض حکم محکومیـت در دادگـاه تجدیدنظر نیست ، البته این دادگاه بایـد جلسـه رسـیدگی را بـرای اخـذ آخرین دفاع تشکیل دهد و سپس حکم خود را انشا کند، ولی دیوان عالی کشور حکم را نقض و پرونده را به مرجـع صـادر کننـده حکـم ، جهـت تشکیل جلسه رسیدگی که متضمن اخذ آخرین دفاع باشد و انشاء مجـدد رای ، ارجاع خواهد داد.
خلاصه ماشینی:
لازم به ذکر است اگر به متهم دسترسـی نباشـد و احضـار و جلـب او برایانجـام تحقیقات مقدماتی ممکن نباشد، نیاز به اخذ آخرین دفاع نیست (آخونـدی ، ١٣٨٨: ١١١ و ١١٢)، همانطوریکه در ماده ١٦١ مکرر اصول محاکمات جزایی الحـاقی بهمـن ١٣١٧ آمده است : در امور جزایی در مواردی که مستنطق به متهم دسترسی ندارد یـا بـه علـت شناخته نشدن در محل اقامت احضار و جلبش مقدور نیست ، مستنطق می توانـد بـدون استماع آخرین دفاع در صورتی که دلایل اتهام کافی باشـد، رسـیدگی و قـرار مقتضـی صادر نماید؛ هر چند این ماده منسوخ است ، ولی به سبب سنخیت رسیدگی در دادسـرا طبق قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب با مقررات فـوق الـذکر، می توان گفت که در تمامی جرائم حتی جرایمی که جنبه حق اللهی دارند نیـز چنانچـه متهم در دادسرا حاضر نشده ولی تحقیقات و دلائل اتهام کـافی باشـد، پرونـده پـس از تکمیل تحقیقات مقدماتی با صدور کیفرخواست به دادگـاه مـی رود ولـی دادرسـی در دادگاه تا حضور متهم به جرائم حق اللهی متوقف می گردد، اما به دیگـر جـرائم مـتهم غایب ، در صورت ابلاغ احضاریه ، رسیدگی و حکم مقتضی صادر خواهـد شـد؛ اینکـه چرا پرونده متهم غایب به جرائم حق اللهی علیرغم غیبتش در دادسرا، رسیدگی و پـس از انجام تحقیقات و احراز دلائل اتهام با صدور کیفرخواست به دادگاه می رود مسـتفاد از کلمه رای غیابی است که در صـراحت مـاده ٢١٧ ایـن قـانون زیـر بـاب دوم یعنـی محاکمه آمده است و منطقا ناظر به انجام و پایان تحقیقات مقـدماتی اسـت کـه غیـر از باب اول زیر عنوان تحقیقات مقدماتی است و پس از آن است که به پرونده متهم غایب طبق مقررات باب دوم یعنی محاکمه که فصـلی از آن رای غیـابی اسـت رسـیدگی مـی شود، ولی صرفا در جرائم حق اللهی بلحاظ غیبت متهم منجر به رای نمی گردد.