چکیده:
چکیده این مقاله میخواهد بررسی نماید که آیا همگراییهای فرهنگی و دینی در بین کشورهای عضو سازمان همکاری اسالمی بهاندازهای موثر بوده است که دستکم در باب گفتمان حقوق بشر بر واگراییهای سیاسی و اقتصادی فایق آمده و این کشورها بتوانند راهبرد واحدی را در تعامل با نظام بینالمللی حقوق بشر اتخاذ نمایند؟ انگارة نویسنده آن است که در دوران تدوین و شکلگیری نظام بینالمللی حقوق بشر کشورهای اسالمی هیچگونه راهبرد منسجمی نداشتند؛ بهدلیل شرایط سیاسی حاکم بر جامعة بینالمللی این کشورها بین دو اردوگاه شرق و غرب پراکنده شده و در گفتمان حقوق بشر سیاستهای مختلفی اتخاذ کرده بودند. حال آنکه در دوران توسعه و تحول این نظام، کشورهای اسالمی به هویت فرهنگی متفاوت خود پی برده و با تشکیل اردوگاه اسالمی کوشیدند راهبرد منسجمی اتخاذ نمایند
خلاصه ماشینی:
"بهعلت آنکه جامعة بینالمللی از لحاظ ایدئولوژی به دو اردوگاه شرق و غرب تقسیم شده بود، برای نمایندگان کشورهای اسالمی ممکن نبود که در گفتمان حقوق بشر موضع یکپارچه و مستقلی اتخاذ نمایند؛ بنابراین، با در نظر گرفتن شرایط یادشده، کشورهای اسالمی در دورة تدوین راهبرد مشخصی نداشتند و در بین رد و تصویب اسناد حقوق بشر متحیر مانده بودند و لذا 81 دین و ارتباطات، سال نوزدهم، شمارة دوم (پیاپی 42)، پاییز و زمستان 1391 رأی مثبت چند کشور اسالمی به اعالمیة جهانی حقوق بشر در سازمان ملل بیانگر راهبرد آنها در پذیرش اعالمیه و حاکی از پذیرش محتوای اعالمیه از طرف کشورهای اسالمی بهعنوان یک گروه نیست.
با استناد به رویکرد واقعگرا میتوان اعالم کرد که تا زمان شکلگیری نظام جهانشمول حقوق بشر، مناسب آن است که هریک از مناطق جهان و از جمله جهان اسالم ترتیبات منطقهای خاص خود را داشته باشد؛ زیرا در این تحقیق دانستیم که این تعارض از آنجا سرچشمه گرفته است که کشورهای غربی و تدوینکنندگان نظام حقوق بشر با استفاده از موقعیت خاص خود در آن دوران و داشتن اکثریت آراء در مجمع عمومی سازمان ملل اعتنایی به جلب نظر سایر اعضای سازمان ملل متحد نداشتند؛ زیرا مطمئن بودند متن اعالمیة جهانی با رأی اکثریت تصویب خواهد شد و بهجای تالش 891 دین و ارتباطات، سال نوزدهم، شمارة دوم (پیاپی 42)، پاییز و زمستان 1391 برای جلب موافقت منتقدان و مخالفان، برداشت خود از مفاهیم حقوق بشر را بر کشورهای دیگر تحمیل کردند."