چکیده:
از منظر شیعه، انتخاب امام براساس نص الهی است؛ که بر این مطلب، آیات قرآن و روایات بسیاری ازجمله خطبه هایی از نهج البلاغه دلالت دارد. از سوی دیگر، برخی متقدمین از اهل سنت انتخاب امام را مبتنی بر بیعت نهاده اند و منکر اصل نص هستند. از معاصران نیز ضمن اعتقاد به نص الهی در امامت، تحقق و تنجیز آن را در بعد سیاسی و اجتماعی، منوط به بیعت و رای مردم قلمداد کرده اند. محور استدلال مخالفان نص، گاه بیعت و اجماع صحابه پس از رحلت رسول خدا(ص) بر خلافت ابوبکر، و یا موضعگیری خاص امام علی(ع) و استنکاف ایشان از پذیرش خلافت بعد از قتل عثمان است. بعضی مخالفان نیز جهت اعتباربخشی به نظریه خود، به حدیث «لاتجتمع امتی علی الخطا» استناد کرده اند. در مقاله حاضر، ضمن تاکید بر امامت الهی حضرت علی(ع) با امعان نظر به بیانات آن حضرت(ع)، استدلال مخالفان نقد و ارزیابی و جایگاه بیعت در امامت در نهج البلاغه تبیین شده است.
خلاصه ماشینی:
حکومـت علـي (ع )، يگانه حکومتي بود که دو عنصر مشروعيت يعني نصب آسماني و انتخاب مردمي را داشت و لذا بايد بر اين نکته تأکيد کرد که آن حضـرت (ع ) در عرصـه هـاي مختلـف ، بـه تناسـب پژوهش نامة علوي، سال چهارم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٢ مخاطب ، هم به نصوص ديني مانند آيـات قـرآن (ثقفـي کـوفي ، ١٣٥٥ش : ج ١، ص ٢٠٤- ١٩٥) و حــديث غــدير(احمــدبن حنبــل ، ١٤٠٣ق : ج٧، ص٨٣؛ امينــي ، ١٣٨٧ق : ج ١، ص ٩٣و١٨٦) و منزلت (کليني رازي ، ١٣٨٨ق : ج٣، ص٢٦و٢٧) و هم به بيعـت مردمـي اسـتناد مي کرد؛ و استناد به يکي نافي ديگري نيست چراکه اثبات شي ء نفي ماعدا نمي کند.
همان گونه که در شبهه مطرح شد، يکي از ادلة اهل سنت مبنـي بـر نبـود نصـب ، در استناد به بيعت و انتخاب در تعيين امام ، اجماع و حجت شـرعي بـود، بـا ايـن بيـان کـه صحابه پس از وفات رسول خدا (ص ) و نيز بعد از کشته شدن عثمان به انتخاب امام اقدام و با فرد موردقبول خود به عنوان امام مسلمانان بيعت کردند و کسي عمـل آنهـا را انکـار پژوهش نامة علوي، سال چهارم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٢ نکرد، درنتيجه صحابه بر درستي روش بيعت و انتخاب در تعيين امـام اجمـاع داشـتند و اجماع حجت شرعي است (تفتازاني ، ١٣٧٠ش : ج٥، ص٢٥).