چکیده:
نگاه تئوریک به تاریخ تحول دولت صهیونیستی میتواند بسیاری از پرسشهای این حوزه را روشن سازد.تبلیغات گسترده در خصوص ظهور مسائل مهمی چون هالوکاست، تبعید و آوارگی، تفرق و پراکندگی و...اندیشمندان مختلف را به تأملات نظری در خصوص دولت صهیونیستی واداشت.در این میان، دو رهیافت سرزمینگرا و دولتگرا، در میان نظریه پردازان یهودی برجسته شد.رهیافت نخست؛آن است که اگر دولت متمرکز در سرزمینی مستقل شکل بگیرد، در محاصره دایمی جمعیت ناراضی فلسطینیان قرار خواهد گرفت و هرگز پیشرفت، امنیت و آسایشی را به چشم نخواهد دید.رهیافت دوم؛متعلق به کسانی است که برای خود حقوق تاریخی و طبیعی قائل بوده، سرزمین فلسطین را حق انحصاری خود میدانند و حفظ این سرزمین را مستلزم برخورداری از قوه قاهره میدانند.در درون رهیافت دولت تمرکزگرا چهار مکتب فکری ایدئولوژیگرا، صهیونیسم روحانی، سوسیال دموکراتیک صهیونیسم کارگری و تجدیدنظر طلب ظاهر شدند.بعد از شکلگیری دولت، این مکتبها در قالب دو اردوگاه فکری در مقابل یکدیگر قرار گرفتند.مکتبهای موعودگرا و روحانی با مکتب حاکم سوسیالیسم کارگری ائتلاف کردند، اما مکتب سکولار به تنهایی خارج از قدرت باقی ماند.نگارنده بر آن است تا در چارچوب نکات پیش گفته، نگاهی به تقابل دیدگاه در دولت صهیونیستی بیفکند.
خلاصه ماشینی:
"2. رویکرد دولتگرارویکرد دوم، مربوط به کسانی است که جغرافیای خاصی را برای خود ترسیم کردهاند که مطابق آن خود را صاحب حقوق انحصاری تاریخی و طبیعی سرزمین فلسطین دانسته و معتقدند که ضرورت حفظ این سرزمین، لزوم برخورداری از قوه قاهره و دولت را اجتنابناپذیر میکند.
مطابق این نظر صهیونیسم سیاسی محصول یک عقده حقارت تاریخی و اندیشه مذهبی (ارض موعود و قوم برگزیده)است و همین مسأله روح بازگشت به صهیون را در یهودیان زنده نگه میدارد.
سرچشمه عقده حقارت تاریخی آنها نیز در نتیجه تقابل تاریخی یهودیت با مسیحیت بوده است و هر چند این تقابل در بادی امر خصلتی مذهبی داشت، اما بتدریج ابعاد سیاسی-اجتماعی به خود گرفت، به گونهای که یهودیان به سبب فقدان حق مالکیت زمین، ممنوعیت از تصدی برخی مشاغل و روآوردن به امور دلالی، تجاری، رباخواری...
نتیجهگیریدولت اسراییل بر دو پایه فکری تأسیس شده است:نخست، الهام از برخی آموزههای یهودیت که از یکسو ضرورت تأسیس سرزمین واحد برای یهودیان را پیشبینی کرده و از سوی دیگر برای تجمیع قوم متفرق و پراکنده یهود تحت حاکمیت و اقتدار واحد تلاش کردهست؛دوم، بهره برداری بموقع از برخی رنجها، تألمات و صدمات تاریخی و استفاده مناسب از آنها در جهت ایدئولوژیزه کردن مذهب.
براساس قرار داد سایکس-پیکو در سال 1916 به روس و فرانسه نیز قول داده بود که فلسطین تحت نظارت بینالمللی قرار خواهد گرفت، اما با دادن این قول به یهودیان که بعد از جنگ در فلسطین یک مسکن ملی برای آنها ایجاد خواهد شد، هر دو قول قبلی خود را نقض کرد."