چکیده:
مذهب تشیع که از ابتدای ورود اسلام به ایران در اشکال و فرق مختلف در این سرزمین رواج یافت تا زمان صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع دوازده امامی، رسمیت پیدا نکرد. با ظهور صفویه، زمینه برای انتخاب تشیع به عنوان مذهبی رسمی و مورد حمایت حکومت فراهم شد و به دنبال آن، علمای شیعه از جایگاهی بسیار موثر و نفوذ سیاسی ـ اجتماعی برخوردار شدند. پس از زوال صفویه به دست افاغنه که پیرو مذهب اهل سنت و جماعت بودند، جایگاه تشیع و علمای شیعه بسیار تضعیف گردید. هم چنین، بعد از نابودی افغان ها، نادر شاه برای پیش برد مقاصد سیاسی خود، محدودیت هایی را برای مذهب تشیع و علمای آن ایجاد کرد، اما در زمان کریم خان زند تا حدود زیادی اوضاع تشیع و علمای شیعه بهبود یافت. در واقع، تشیع در این دوران دچار فراز و نشیب شدیدی شد. چگونگی برخورد حکومت ها در این فاصله زمانی با شیعیان و علمای شیعه و وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تشیع در این دوران، موضوع مورد بحث این مقاله است.
Shiite religion prevalent in Iran in various forms and sects from the beginning of Islam could not be sanctioned until safavid time as well as the sanction of twelve-Imam Shi'ism. Along with the emergence of safavid، it was provided the ground for picking out shi'ism as an official religion and supported one by government. Following this، Shiite scholars were granted a highly effective position with a social، political authority. Following the fall of safavid through Afghans as the followers of Sunnite religion and community، it was greatly diminished the position of shi'ism and Shiite scholars. Furthermore، after the annihilation of Afghans، Nader shah made some restrictions for Shiite religion and its scholars in order to develop his political purposes، but in time of Karim Khan e-Zand، the position of shi'ism and Shiite scholars was greatly improved and actually، shi'ism was highly affected by ups and downs in these eras. The controversial issues of this article would be the way of treatment of governments during the fall of safavid until Afsharieh and Zandieh with Shiites and Shiite scholars and political، social، and cultural status of shi'ah in these eras.
خلاصه ماشینی:
گواه عدم اعتماد روحانیان به فعالیتهای مذهبی نادر و حتی اعمالی که خود در این زمینه انجام میدادند، این بود که وقتی میان ملاباشی ایران و سویدی نماینده ترکان عثمانی گفت و گوی خصوصی درباره اتحاد مذاهب در جریان بود، روحانیان شیعه به این گفت و گو به صورت مضحکهای نگاه میکردند که میباید در آن نقش از پیش تعیین شدهای ایفا کنند.
48 یکی از دلایل عدم پیشرفت فعالیتهای مذهبی نادر این بود که او میخواست با فشار نظامی میان تشیع و تسنن، وحدت ایجاد کند، اما در سوی دیگر دولت عثمانی حاضر به کوچکترین نرمشی نبود.
52 وضعیت سیاسی تشیع در دوره زندیه جانشین سلسلهای که نادرشاه به وجود آورده بود، سلسلهای بود که مؤسس آن کریم خان زند، لرزادهای شجاع و مردم دار از سرداران گمنام خود نادر بود که در سال 1179 همه دشمنانش را مغلوب کرد و سلسله زندیه را تأسیس نمود.
68 آنگونه که از مطالعه متون تاریخی این دوره برمیآید، کریم خان ضمن پذیرفتن مسئولیتهای خاصی که علما در عصر او بر عهده داشتند، مانند نادر شاه تا جایی که میتوانست از دخالت و نفوذ آنان در امور حکومتی جلوگیری میکرد؛ زیرا معتقد بود یکی از دلایل سقوط سلسله صفویه دخالت این قشر در مسائل کشوری بوده است.
73 شاید بتوان گفت که کریم خان زند از همان آغاز کار که فاقد مشروعیت سیاسی لازم برای ادامه حکومت خویش بود، با اینکه میتوانست پشتیبانی روحانیان و علمای مذهبی را در جهت تأیید خود جلب کند، اما هرگز در صدد این امر برنیامد.