چکیده:
هدف این مقاله، بیان دیدگاه ابن سینا و جاحظ در باب اصول تربیت می باشد. این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد تحلیلی ـ استنباطی انجام شده و با استفاده از منابع موجود و در دسترس به تحلیل و استنباط دیدگاه ابن سینا و جاحظ در باب اصول تربیت پرداخته است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که اصول تربیتی استنباط شده از اندیشه های ابن سینا و جاحظ، شباهت ها و تفاوت هایی دارد. از جمله این شباهت ها، می توان به مواردی همچون اصل توجه به تفاوت های فردی، توصیه به عقل گرایی، تغییرپذیری صفات، اعتدال در یادگیری، یادگیری مشارکتی، ایجاد شرایط مناسب برای یادگیری، تنظیم برنامه با توجه به مراحل رشد انسان و توجه به علاقه فراگیران در کسب علوم اشاره کرد. همچنین، تفاوت ها به این قرار است که ابن سینا به اصل خودشناسی و خودسازی، تربیت شغلی، توجه به صلاحیت و تخصص معلم و اصل توجه به امکانات در فرایند عمل تربیتی توجه اساسی داشته، اما جاحظ به آن توجه نکرده و از آن غافل مانده است.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین، با نگاهی به آرای این دو دانشمند، جایگاه و اهمیت توجه به تفاوت های فردی آشکار می شود و ضروری است در امر تعلیم و تربیت فراگیران، مجریان امر، توجه به تفاوت های فردی را به عنوان یک اصل اساسی در نظر بگیرند و نیز اقداماتی برای شناسایی تفاوت های فردی و آموزش افراد با در نظر گرفتن استعدادهای آنان صورت پذیرد.
تجربه نشان می دهد که در هر مکان و زمانی، اشخاصی که به شغل خیاطی می پردازند، از لحاظ خلق وخو و دیگر صفات، همانند یکدیگرند، همچنان که فروشندگان چهارپایان، ماهی فروشان، حجامت کنندگان و صاحبان سایر مشاغل، هر کدام در صفات و ویژگی های اخلاقی و رفتارهای اجتماعی با افراد هم صنف خویش شباهت دارند (جاحظ، بی تا ب، ج 2، ص 105)؛ چراکه محیط و شرایطی که آنها در آن زندگی می کنند در شکل دهی شخصیت آنها مؤثر است و بنا به این دلیل، ضروری است که در امر تربیت فراگیران، دست اندرکاران آموزشی به نقش محیط های شغلی، خانوادگی و غیر آنها آگاه باشند و شرایطی را به وجود آورند که در شکل گیری شخصیت فراگیران مناسب باشد.
بنابراین، مشخص می گردد که هر دو اندیشمند برای علاقه مندی در یادگیری اهمیت و نقش مهمی را نظر می گیرند؛ ازاین رو، می توان آن را به عنوان یک اصل اساسی در نظام های تربیتی مطرح ساخت و فراگیران را با توجه به علایق آنان به رشته، شغل و..."