خلاصه ماشینی:
"(در مورد آینده افغانستان) خیلیها خوش بینانه از باز گشت محمد ظاهر شاه صحبت میکنند؛ اما ظاهر شاه اگر قدرت اجتماعی لازم را داشت، هیچ گاه در سال 1973 به دست پسر برادر و داماد خودش از قدرت خلع نمیشد، ولی نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که اولا، دولتها چقدر قدرت نظامی دارند و ثانیا، احزاب و گروههای سیاسی به چه میزان نیرو و موقعیت اجتماعی دارند، طالبان در آینده افغانستان نقش خواهد داشت، اما رویکردهای بنیادگرایانه آنها دیگر نمیتواند وجود داشته باشد و این قدرت را ندارند که روندهای اجتماعی گذشته را اعاده کنند، چون فضای اجتماعی و ذهنی برای اداره امور اجتماعی تغییر پیدا میکند؛ بنابراین رویکرد «طالبانیسم» در افغانستان و مجموعه هایی که مبتنی بر دین گرایی و تأثیر دین بر سیاست هستند و نیز مجموعههایی که وفا داری خودشان را به طالبان اعلام داشتهاند باقی خواهد ماند، و همان گونه که ساخت قدرت در عراق بعد از جنگ 1991 ادامه یافت، به همان ترتیب نیروهای اجتماعی و طالبان در آینده افغانستان مشارکت خواهند داشت؛ البته ساخت دولت آینده افغانستان، فراگیر خواهد بود، یعنی طالبان از یک قدرت 95 در صدی به یک قدرت چهل در صدی کاهش خواهد یافت؛ به عبارتی، از یک طرف نیروها جایگزین میشوند و از سوی دیگر، سطح قدرت تقلیل پیدا میکند و در نتیجه مجموعههای مربوط به نیروهای شمال و گروههای وابسته به ایران یاگروههای شیعی از مصونیت و جایگاه مطلوبتری برخوردار خواهند بود: اما رویکرد دولت جدید، دینی نخواهد بود، بلکه رویکردی عملگرایانه خواهد بود که مذهب صرفا به عنوان یک ابزار جهت تطبیق با روحیه و فرهنگ جامعه افغانستان مورد استفاده قرار میگیرد."