چکیده:
منطق الطیر میراثی مهم در عرصه ادب فارسی است. این اثر
منظوم، موضوعات بلند عرفانی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی را از زبان
پرندگان یا در ضمن حکایات و تمثیلات، طرح کرده است.
مقاله حاضر تلاش دارد تا مفاهیم سیاست، رهبری و پیروی را از
زبان پرندگان تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
"هدهد آشفته دل پر انتظار در میان جمع آمد بیقرار تیز فهمی بود در راه آمده از بد و از نیک آگاه آمده گفت ای مرغان منم بیهیچ ریب هم برید حضرت و هم پیک غیب هم زحضرت من خبردار آمدم هم زفطرت صاحب اسرار آمدم میگذارم در غم او روزگار هیچکس را نیست با من هیچکار چون که آزادم زخلقان لاجرم خلق آزادند از من نیز هم چون منم مشغول درد پادشاه هرگزم دردی نباشد از سپاه آب پیمایم زوهم خویشتن رازها دانم بسی زین بیش من با سلیمان در سخن پیش آمدم لاجرم از خیل او بیش آمدم هرکه او مطلوب پیغمبر بود زیبدش بر سر اگر افسر بود هرکه مذکور خدا آمد به خیر کی رسد در گرد سیرش هیچ طیر سالها در بر و بحر میگشتهام پای اندر ره به سر میگشتهام4 عطار «تیز فهمی و آگاهی بر امور» را یکی از شرایط رهبری میداند، گذشته از این، باید صاحب مقامات معنوی و غیبی نیز باشد که در نصوص دینی از آن به ورع و تقوا نام میبرند.
شد مگر محمود در ویرانهای دید آنجا بیدلی دیوانهای سر فرو برده به اندوهی که داشت پشت زیر بار آن کوهی که داشت شاه را چون دید، گفتا دور باش ورنه بر جانت زنم، صد دور باش تو نه شاهی رو که بس دون همتی در خدای خویش کافر نعمتی گفت محمودش مرا کافر مگوی یک سخن با من بگو دیگر مگوی گفت اگر میدانی ای تو بیخبر کز که دور افتادهای ای بینظر نیستی جز خاک و خاکستر تمام جمله آتش ریزهای بر سر مدام12 در حقیقت سلطان واقعی کسی است که به سلطنت به چشم ابزار نگرد نه هدف، یعنی سلطنت را وسیلهای برای احقاق حقوق مردم و براندازی باطل قرار دهد، همانگونه که علی علیهالسلام به ابن عباس فرمود: سلطنت و امارت شما در نظر من کمتر از بند این کفش پاره است، مگر اینکه بهواسطه آن از باطلی جلوگیری کرده و حقی را به صاحب آن برسانم."