خلاصه ماشینی:
"من نگرانم که این سخنان،انتزاعی و دور از عینیت تلقی شوند در حالی که از عینیترین و واقعیترین امور انسان است و نه تنها بسیاری از انسانها در گذشتههای تاریخی به این پیام پشت کرده و روی خود را از آن برگرداندهاند بلکه انسانهای کنونی نیز این پیام را جدی نگرفته و در آن به طور جدی تأمل نکردهاند،بلکه انسان امروز شاید اعراضش و روی گردانیاش شدیدتر باشد و به دلیل تکراری و قدیمی بودن این حرفها، آن را بیاهمیت تلقی کرده است اینجاست که باید بگوییم آموزش و پرورش حداقل در بین پیروان ادیان الهی و کاملترین آنها دین اسلام،باید به این اساسیترین مسئله بپردازد و لااقل این سؤال جدی را برای متربیان زنده کند که شایستهترین معبود کدام است؟چه معیارهایی دارد؟و کجا میتوان آن را یافت؟ البته سؤالات بسیار دیگری که در فرایند تربیت بر محور توحید مطرح میشود پس از سؤالات فوق باید بررسی شوند از قبیل اینکه:آیا میتوان هر معبودی را پرستید؟ گزینش معبود چه اهمیتی دارد؟مسامحه در این گزینش چه خسارتهایی را برای انسان ممکن است به دنبال داشته باشد؟چه نسبت و رابطهای بین پرستش معبود و رفتارهای مختلف در زندگی انسان وجود دارد؟چه موانعی در راه پرستش شایستهترین معبود هست؟رفع این موانع چگونه ممکن است؟ در جریان تربیت نیز باید دید چگونه میتوان این سؤالات را برای متربیان زنده کرد و اهمیت آنها را نشان داد و چگونه میتوان بقیهء هدفهای آموزشی را در راستای هدف اصلی قرار داد؟و چگونه میتوان به متربیان یاد داد که محور اصلی را در زندگی خود، شایستهترین معبود قرار دهند و با موانع این امر مبارزه کنند؟پاسخ به این پرسشها البته نیازمند تحقیقات گستردهء تجربی و دینی است و شاید زمان زیادی برای پاسخ به آنها نیاز باشد،اما بالاخره باید آغاز کرد و تأخیر هر مقدار باشد موجب خسارت است."