چکیده:
به لحاظ ریشهشناسی وقایع سیاسی،کوشش برخی از اندیشمندان،جهت بسترسازی و زمینهچینی برای یک تحول عمیق در ایران؛بسیار تأثیرگذار بوده است.نگاهی به این کوششها و فهم دیدگاه نخبگانی آگاه و هوشیار،که فرایند بسترسازی انقلاب را به عهده داشتهاند،نشانگر درک عمیق آنان از آن شرایط و نقش اساسی آنان در این رویداد است. بیتردید پس از رهبری امام خمینی(ره)،بیشترین تأثیر در تحولات انقلابی ایران در دههء چهل و پنجاه،از سوی مجاهدتهای بیامان همین چهرههای اسلامی و جریان فرهنگی و سیاسی بوده است. تأثیر ایشان بر مبارزات اسلامی چنان بود که به زودی موج تفکرات انقلابی،نه فقط در هیئتهای مذهبی و مراکز دینی و بازار و مساجد،بلکه در مجامع نوین و خصوصا دانشگاهها رواج یافت.به نحوی که حتی سراسر دانشگاهها مملو از دانشجویان مؤمن،مبارز و متکی به تفکرات اسلامی گردیده و برای نخستین بار از نظر تعداد فعالین سیاسی،از همهء گروههای دیگر افزونتر شده بودند. در این مقاله نقشی را که اندیشمندانی بزرگ در جریانسازی انقلاب اسلامی و پیروزی آن به عنوان نخبگان سیاسی و یا فرهنگی داشتهاند؛ بازخوانی میکنیم. انقلاب اسلامی ایران،یکی از چند رخداد بزرگ قرن بیستم بود که سرنوشت جهان را در مسیر تازهای قرار داد.اگر انقلاب اکتبر 1917 در روسیه را سرآغاز منازعات اوایل قرن و آغاز مجموعهء عظیمی از حوادث در کشورهای مختلف گیتی قلمداد کنیم،انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 شمسی-برابر با 1978 میلادی-را باید آغاز دور تازهای از مسائل مهم و تحرکات بزرگ در بخش مهمتری از جهان به حساب آوریم.پس از انقلاب اکتبر،جهان معاصر از شرق دور-چین و ویتنام-تا شرق اروپا و آفریقا و آمریکای لاتین-کوبا و بولیوی-دستخوش دگرگونیهای پرشماری گردیدند؛همچنانکه پس از انقلاب اسلامی ایران،بسیاری از کشورها و دولتهای جهان سومی،خصوصا در سرزمینهای اسلامی به خروش آمد و تحول و دگرگونی را به مثابه اهداف و آرمانهای خویش برگزیدند. به لحاظ ریشهشناسی وقایع سیاسی،کوشش برخی از چهرههای دینی،جریانات و عناصر،جهت بسترسازی و زمینهچینی برای یک تحول عمیق در ایران؛بسیار تأثیرگذار بوده است.نگاهی به این کوششها و فهم دیدگاه نخبگانی آگاه و هوشیار که انجام این فرایند و بسترسازی برای وقوع انقلاب را به عهده داشتهاند،نشانگر درک عمیق آنان از آن شرایط و نقش اساسی آنان در این رویداد است.
خلاصه ماشینی:
"در اینگونه مباحث معذفتی علاوه بر طالقانی(به دلیل مقدمه و تحریر کتاب«تنبیه الأمه و تنزیه المله»نوشته مرحوم نائینی)و تنی چند از متفکران متقدم در این مباحث،باید از آثار علامه محمد حسین طباطبایی نیز نام برد که با نگارش آثاری درباره آراء اجتماعی و سیاسی تشیع،به ویژه مسائل امامت و ولایت،نقش مهمی در متوجه ساختن اذهان ایرانیان به مسئله حکومت اسلامی داشته است.
فعالیت گروههای اسلامی و سیاسی در چنین بستری از مباحث فکری و سیاسی،انتشارات آثار و دیدگاههای برخی از گروههای سیاسی،همچون نهضت آزادی نیز بر دامنه بحثها میافزود:به ویژه تأثیر آثار و خطابههای مهندس مهدی بازرگان که سعی در ارائه توجیهی عقلپسند و علمی و قابل تحقق از مسائل اجتماعی اسلام داشت،بسیار بارز بود.
به محض آنکه رژیم دست به تبعید امام خمینی(ره)زد،این گروه نیز مانند بسیاری از جریانات مذهبی،راه حل مسلحانه را مطرح نمودند و با تأیید آیت الله مطهری،نخستین و مهمترین اقدام خود را آغاز کردند این اقدام عبارت بود از ترور حسنعلی منصور،نخستوزیر وقت شاه و عاقد و عامل اصلی قرارداد کاپیتولاسیون.
حزب ملل اسلامی اگرچه به سرعت و قبل از هر اقدامی منهدم شد و اعضای آن به دست پلیس افتادند،اما خبر حضور این مبارزان جوان و مسلمان تأثیر بهسزایی در ایجاد شور و شوق در میان مبارزان داشت و افراد مصمم بسیاری با هدف تغییر و براندازی رژیم سلطنتی دنبالهرو ایشان شدند.
بنیانگذار این گروهها شخصی به نام بیژن جزنی بود،که سالها قبل جزو سازمان جوانان حزب توده بوده و حال از منتقدان آنها شده و ضمن رد خط مشی حزب توده،مبارزهء سیاسی و مسلحانهء گروههای مارکسیستی را در دستور کار خود قرار داده بود."