چکیده:
بیش ترین و مهمترین کاربری هر شهر، محل زندگی و مسکن شهروندان می باشد. در استان تهران، ویژگی های کلانشهر تهران به عنوان پایتخت سیاسی، اداری و تمرکز منابع اقتصادی، اجتماعی، سرمایه و صنعت باعث شده است که از دهه های گذشته نقش قطبی را در فضای سرزمینی کشور ایفاء نماید و با این عمل سیل مهاجران از سایر نقاط کشور به این منطقه سرازیر شده است. در این میان مهاجران تازه وارد که توانایی اسکان در شهر تهران را ندارند، به ناچار در مجتمع های زیستی اطراف این کلانشهر استقرار یافته اند . این هجوم که متناسب با ظرفیت ها، امکانات و مدیریت شهری نبوده است در مسکن شهری باعث ایجاد اخلال های گوناگونی شده است. در این مطالعه، شاخص های کمی و کیفی نقاط شهری استان تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای به گروه بندی شهرهای استان تهران بر اساس شاخص های کمی و کیفی و نمره استاندارد (Z) این شاخص ها، پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که شهرهای طبقات چهارگانه از نظر شاخص های کمی و کیفی با هم اختلاف داشته و بیشترین تعداد شهرها از نظر شاخص های کمی و کیفی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. مجموع شرایط حاکی از روند غیر اصولی و بدون برنامه مشخص و مرتبط با فعالیت های اجرایی در حوزه مسکن است. این وضعیت نامطلوب شاخص های کمی و کیفی و دسترسی به خدمات اساسی مسکن، بازتاب خود را در زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی شهروندان منعکس می نماید.
خلاصه ماشینی:
اگر مسکن بلحاظ کیفی ، فرهنگی ، اجتماعی از وضعیت مناسبی برخوردار باشد خود یکی از شاخص های توسعه می شود (شیعه ،١٣٨٧ ص جزوه درس برنامه ریزی مسکن ) در این مقاله سعی می شود با استفاده از شاخص های کمی و کیفی مسکن به مقایسه تطبیقی در بین شهرهای مجموعه پیرامونی کلانشهر تهران پرداخته شود، تا در این بین برخی شاخص های اسکان غیر رسمی که بازتاب سیاستهای جغرافیایی - فضایی در کالبد فیزیکی است ، نیز شناسایی گردد.
در این مقاله سعی می شود با استفاده از شاخص کمی وکیفی به مقایسه تطبیقی وضعیت مسکن در شهرهای پیرامونی کلانشهر تهران پرداخته شود تا در این بین شاخص اسکان غیر رسمی که بازتاب سیاست های جغرافیایی - فضایی در کالبد فیزیکی است ، شناسایی گردد.
الف ) منطقه مورد مطالعه در این تحقیق نقاط شهری استان تهران بر اساس سرشماری رسمی عمومی نفوس و مسکن سال ١٣٨٥ بجز کلانشهر تهران مورد نظر می باشد که شامل شهرهای دماوند، ری ، شمیرانات ، کرج ، ورامین ، ساوجبلاغ ، شهریار، اسلامشهر، رباط کریم ، پاکدشت ، فیروزکوه و نظرآباد می گردد.
چنانکه شاخص تراکم خانوار در واحد مسکونی در دماوند(١/٠٢) است که به همراه شمیرانات رتبه اول را به خود اختصاص داده اند در حالیکه در فیروزکوه میزان این شاخص (١/٠٨) است و از میانگین (١/٠٦) نیز بالاتر بوده است ؛ که بیانگر وضعیت نامطلوب از سطح متوسط می باشد.
بنابراین توجه به شاخص های کمی و کیفی مسکن در اسلامشهر از جمله عوامل موثر در شناسایی فقر شهری و اسکان غیر رسمی در این شهر می باشد.