چکیده:
اندیشمندان و متفکران بزرگ اسلامی نکات و دقایق بسیاری در مورد
فطرت بیان کردهاند که در این میان میتوان از امام خمینی(س) یاد کرد. ایشان در کتابهای
عرفانی خود از جمله شرح حدیث جنود عقل و جهل و چهل حدیث و همچنین
در نامههای عرفانی که نگاشتهاند به بررسی فطرت پرداختهاند. در این مقاله پس از بررسی
اجمالی دیدگاههای متفکران غربی پرسشهایی طرح شده که سعی نگارنده یافتن پاسخهای
مناسب برای آنهاست. در ادامه، بحث از تقسیمات فطرت و خصوصا فطرت محجوبه و
فطرت مخموره به میان آمده، و در پایان برخی از احکام فطرت مورد بررسی قرار گرفته
است.
خلاصه ماشینی:
"(16) و اما در مورد سؤال سوم که رابطه فطرت و آزادی چیست باید گفته شود پذیرش این نکته که هر موجودی با خصوصیاتی خلق میشود و به واسطه آن از دیگران ممتاز میگردد، و یا اینکه انسان، حقیقتی (یا موجودی) است که بدون حد و مرز و ویژگیهای خاص آفریده نشده است، بدان معنی نیست که فطرت با آزادی مغایرت داشته باشد زیرا در انسانشناسی عرفانی ـ دینی به نقطهای میرسیم که انسان را عصاره همه موجودات و اشرف مخلوقات و نهایتا خلیفه خداوند بر روی زمین میدانیم.
این بسیط یگانه «احد» است و از آنجا که لازمه احدیت واحدیت است، پس حضرت محبوب «احد» است و «واحد» و چون از هر گونه عیب و نقص مبرا و به همه اوصاف کمالیه متجلی است، پس «صمد» (سرشار و توپر) است و به تعبیر دیگر قائم به نفس و بینیاز از غیر است و متعالی از کون و فساد (53) است و چون مبدئی ندارد و از چیزی متولد نشده بلکه خود مبدأ و مرجع تمام خیرات و موجودات است و تولیدی نیز ندارد، بنابراین به صفت «"لم یلد» و «لم یولد» متصف است و از آنجا که شأن و حقیقت «هویت مطلقه» تکررپذیر نیست ــ زیرا تکرر دلیل نقص است و برای کامل مطلق تصور ناشدنی است ــ پس کفو ندارد."