چکیده:
«جهان¬بینی هندواروپایی» به ¬دلایل غنای محتوایی و ادبی آن از دیرباز، بازتاب چشمگیری در شکل گیری متون نظم و نثر فارسی داشته و آثار بسیاری را از جنبه-های مختلف تحت تاثیر قرار داده است؛ به¬گونه¬ای¬ که آثار برجسته¬ای چون شاهنامه فردوسی و حماسه قرقیزی ماناس از کهن¬الگوهای آن بهره برده¬اند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تاثیر پذیری دو متن حماسی شاهنامه و ماناس از این جهان بینی است؛ به¬ این منظور، براساس ¬نظریه «سه¬ کنش ژرژ دومزیل» رفتار قهرمانان هر دو اثر، بررسی و توصیف شده است. پژوهش حاضر نشان می¬دهد سه کنشی که در این نظریه مورد تاکید قرار می¬گیرد، در تمام سطوح داستان¬های این دو حماسه به ¬کار رفته است؛ بنیاد نظریه «سه ¬کنش»، بر تقابل و هماهنگی نیروهای دوگانه نهاده شده، همان گونه که پایه اصلی تفکر شاهنامه و ماناس نیز براساس مبارزه خیر و شر قرار گرفته است که جلوه¬های آن را در قهرمانانی ¬چون سیاوش/ رستم (در شاهنامه) و ماناس/ باکایی (در ماناس) به¬خوبی می¬توان دید. قهرمان اول، نمونه¬ ای از خرد، روشنفکری، رستگاری، حمایت، اراده، کمک و آرامش است که به¬صورت پیری فرزانه در هنگام ناتوانی قهرمان دوم ظاهر می¬شود تا او را از مخمصه برهاند. قهرمان دوم نیز نماد خشونت، سختگیری، خونگرمی و جنگجویی است که در عین حال نظام عناصر اربعه را تنظیم می¬کند و با نیروی جسمانی و روانی خود به¬زندگی مردم صلح و سامان می¬بخشد.
خلاصه ماشینی:
استاديار زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه امام حسين (ع )، تهران ، ايران دريافت : ٩٠/١٢/٧ پذيرش : ٩١/٤/٢٨ چکيده «جهان بيني هندواروپايي» به دلايل غناي محتوايي و ادبي آن از ديرباز، بازتاب چشمگيري در شکل گيري متون نظم و نثر فارسي داشته و آثار بسياري را از جنبه هاي مختلف تحت تأثير قرار داده است ؛ به گونه اي که آثار برجسته اي چون شاهنامۀ فردوسي و حماسۀ قرقيزي ماناس از کهن الگوهاي آن بهره برده اند.
مقدمه ايران و هند در آغاز، شاخه اي واحد از شجرة کهن هندواروپايي را تشکيل ميدادند و شاهنامۀ فردوسي نيز به عنوان نمونۀ هنر ادبي و ارزنده ترين ارمغان گنجينۀ فرهنگ ايراني شامل فرهنگ و انديشۀ ايرانيان باستان است که از اوستا، کتاب مقدس آرياييها، تأثير پذيرفته است ؛ در عين حال سرگذشت سخت و طاقت فرسا و فرهنگ ويژة قرقيزها که آميزه اي از دستاوردهاي تمدن هاي آسياي مرکزي، ميانه و سيبري جنوبي است ، باعث به وجود آمدن اثري ادبي و حماسي و با اهميت جهاني مانند ماناس شده است .
در حال حاضر در نسخه هاي خطي دستنويس فرهنگستان علوم قرقيزستان ، بيش از هفتاد روايت و نوشتۀ کامل و ناقص از حماسۀ ماناس ذخيره شده است (علييف و ديگران ، ١٩٩٥: ٥٥)؛ در سال ١٩٩٥م نيز اين اثر به زبان قرقيزي به چاپ رسيد.