چکیده:
این مقاله به طرح مسئله اصالت وجود میپردازد اما، برخلاف معهود، با توضیح
اصطلاحات شروع نشده است، بلکه در ضمن دیالوگی فلسفی، و بدون استفاده از اصطلاحات،
هم معنای «اصالت وجود و اعتباریت ماهیت» و هم دلیل صحت آن شرح داده شده است به طوری
که اگر خواننده خود را به جای مخاطب قرار دهد و به اقتضای متن، ابتدا جوابگو و سپس
اشکالکننده و پرسشگر باشد، به راحتی میتواند عمق مطلب را دریابد. در هر صورت،
برای تکمیل بحث، پس از اتمام دیالوگ، مسئله با زبان اصطلاح نیز تبیین شده است. بدین
منظور، ابتدا اصطلاحات لازم؛ مانند «ماهیت»، «موجود»، «بالعرض»، «بالذات»،
«اعتباری» و «اصیل»؛ توضیح داده شده و در پی، صورت مسئله تقریر شده است و بالاخره
با بیان فرقهای اصالت وجود و اصالت ماهیت و توضیح پیامدهای بحث، مقاله پایان یافته
است.
خلاصه ماشینی:
"پس همانطور که برای اشاره به واقعیت اصیل خارجی با استفاده از مفاهیم ماهوی، از عناوینی همانند «مصداق بالذات ماهیت» یا «مصداق ماهیت» یا «فرد ماهیت» و امثال آنها استفاده میکردیم، در اینجا نیز باید از عناوین «مصداق بالذات مفهوم وجود» یا «مصداق وجود» یا «فرد وجود» یا «حقیقت وجود» استفاده کنیم، با این فرق که در اینجا واژه «وجود» بر خود فرد و مصداق و حقیقت وجود، که همان امر اصیل مجهول الکنه است، نیز اطلاق میشود ـ که در این صورت، چنانکه گذشت، با واژه وجود وقتی به معنای مفهوم عام وجود است مشترک لفظی است ـ اما واژهای که برای ماهیت وضع شده است، مثل واژه «انسان»، بر خود آن امر اصیل اطلاق نمیشود.
پس اصالت وجود یعنی واقعیت خارجی، آن چیزی که جهان خارج را پر کرده است و نقیض عدم و منشأ اثر است، ماهیت نیست، بلکه امری است مجهولالکنه که مصداق مفهوم وجود است و ماهیت صرفا تصویر آن در عقل است و خود هرگز در خارج یافت نمیشود مگر مجازا و بالعرض؛ یعنی، عقل فرض میکند که ماهیت خود همان واقعیت خارجی است.
پس هرچند در نظر ابتدایی ماهیت میتواند در خارج موجود باشد و شیئیت وجودی داشته باشد، در نظر نهایی چنین نیست؛ یعنی، بنابر اصالت وجود، ماهیت حقیقتا از سنخ مفاهیم و تصاویر ذهنی است، یعنی شیئیت مفهومی دارد نه شیئیت وجودی، چرا که امر غیر ماهوی مذکور عین منشئیت اثر است، خارجی بودن ذاتی آن است، محال است به ذهن آید و با علم حصولی کنه و حقیقت آن معلوم شدنی نیست."