چکیده:
نویسنده ابتدا به موارد قاعدة لاتعاد میپردازد که اخلال در این
موارد موجب بطلان و اعادة صلات میشود و اینکه اعاده حکم عقل است ولی
قاعدة لاتعاد یک حکم شرعی و قابل تخصیص محسوب میشود.
سپس اشاره به این مطلب دارند که قاعدة لاتعاد دارای دو عقد است: عقد
مستثنی'''' و عقد مستثنی''''منه. آنگاه خلل در نماز که گاه عمدی، گاه جهلی و
گاه از روی سهو و نسیان انجام میگیرد را به تفصیل بیان نموده و اینکه در
کدام مورد موجب بطلان صلات میشود در پایان به روایات صحیحهای که در این
موارد شده است، اشاره مینمایند.
خلاصه ماشینی:
"إخلال به سجدة واحده یا به عبارتی دخول در رکن بعدی چگونه است؟ دخول در سجدة ثانیه است چون طبق أدله وارده، «سجدتان معا رکن» أما سجدة واحده رکن نیست و ثمرة این بحث این است که أگر در سجدة اول سر بردارد و هنوز به سجدة دوم نرفته باشد یقین پیدا کند که رکوع را نیاورده، آیا در اینجا جای قاعدة محل است یا جای قاعدة لاتعاد نسبت به عقد مستثنی''''منه که نمازش باطل است؟ در اینجا باید برگردد و رکوع را بیاورد و مجددا سجدتان را بیاورد و در این صورت یک سجدة زیادی آورده که این زیادی سجده موجب إخلال و زیادی رکن محسوب نمیشود و أگر یک سجده کم بیاورد نیز باعث نقیصة بر رکن نیست به جهت اینکه أز أدله استفاده میکنیم که «سجدتان هما معا رکن»، و در اینجا روایت منصور بن حازم را داریم که به آن لاتعاد صغیر گفته میشود.
حالا أگر کسی «فی موضع الاءجهار أخفت نسیانا یا ساهیا» و داخل در جزء بعدی شد و هنوز داخل در رکن نشده آیا قاعدة محل جاری میشود یا جای قاعدة لاتعاد است؟ اینجا نمیتوان قاعدة محل را جاری کنیم چرا؟ چون فرض این است که جهر از من فوت شده است، جهری که باید مقارن با قرائت باشد و قرائت یک جزء مستقل و جهر هم یک جزء مستقل است و مصلی إخلال در قرائت نکرده و صحیح اتیان کرده أما جهر را نیاورده و از محل نیز تجاوز شده است چرا چون محل جهر باید مقرون فاتحةالکتاب باشد و جبران آن غیر ممکن است پس جای قاعدة لاتعاد است یعنی لاتعاد را نسبت به عقد مستثنی''''منه جاری میکنیم و نمازش صحیح است و موجب إعاده یا قضا نیست."