چکیده:
نوشتار حاضر بخشی از رسالة نسبتا مفصلی راجع به مسألة بلوغ دختران است که
در آن ضمن طرح کلیاتی دربارة مسألة بلوغ، به بررسی نشانههای طبیعی بلوغ دختران،
تحت عنوان بلوغ جنسی؛ مسألة سن، تحت عنوان بلوغ شرعی، و نیز تعارض بین ادله و
روایات و بررسی اقوال مختلف پرداخته شده است. قسمت اول این نوشتار به کاوش در
روایات وارده در باب سن بلوغ دختران اختصاص دارد که در این شماره تقدیم میگردد.
در قسمت دوم که در آینده منتشر خواهد شد به مسألة اساسی تعارض بین روایات و آرا و
انظار مختلف خواهیم پرداخت.
خلاصه ماشینی:
"به هر حال روایات متعددی وارد شده، که در آنها نفوذ وصیت و جواز دخول، در مورد دختر 10 ساله ثابت شده است: 1ـ محمد بن الحسن، باسناده عن علی بن الحسن فضال، عن محمد بن الولید، عن ابان بن عثمان، عن عبدالرحمن بن ابی عبدالله، عن ابی عبدالله(ع) قال: اذا بلغ الصبی خمسة اشبار اکلت ذبیحته و اذا بلغ عشر سنین جازت وصیته [شیخ طوسی2 ج 9: 181؛ حر عاملی ج 13: 429 باب 44 از احکام الوصایا ح 5].
البته روایتی قریب به همین مضمون، از طریق شیخ نقل شده که در آن طریق سهل بن زیاد نیست و آن روایت این است: 2ـ محمد بن الحسن، باسناده عن علی بن الحسن، عن محمد بن الحسین بن ابی الخطاب، عن صفوان، عن عبدالرحمن بن حجاج قال: سمعت ابا عبدالله(ع) یقول: ثلاث یتزوجن علی کل حال: التی یئست من المحیض و مثلها لاتحیض، قلت: و متی تکون کذلک؟ قال(ع): اذا بلغت ستین سنة فقد یئست من المحیض و التی لم تحض و مثلها لاتحیض، قلت: و متی تکون کذلک؟ قال: ما لم تبلغ تسع سنین فانها لاتحیض و مثلها لا تحیض، و التی لم یدخل بها [شیخ طوسی2 ج 7: 469 ابواب الزیادت فی فقه النکاح ح 89].
گروه ششم: مضمون برخی از روایات این است که دخول به دختر، قبل از 9 سالگی جایز نیست: 1ـ محمد بن یعقوب، عن علی بن ابراهیم، عن ابیه، عن محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد، جمیعا عن ابن ابی عمیر، عن حماد، عن الحلبی عن ابی عبدالله(ع) قال: اذا تزوج الرجل الجاریة و هی صغیرة، فلا یدخل بها حتی یأتی لها تسع سنین [حر عاملی ج 14: 70 باب 45 از ابواب المقدمات النکاح ح 1]."