چکیده:
نقش انسان در افعال خود، از مباحث مهم کلامی و تفسیری است. فخر رازی همه اعمال انسان را منسوب به خدا می داند و انتساب خالقیت اعمال، توسط انسان را موجب نفی یا تضعیف قدرت خداوند دانسته و کفر و ایمان انسان را ناشی از خلقت خدا شمرده است. اما نظریه متقن و استواری ارائه نکرده، گاه انسان را مجبور شمرده، گاه به آزادی انسان تمایل نشان داده و گاه با طرح نظریه کسب و تمایز بین اراده و خلق خداوند، از پذیرش جبر شانه خالی کرده و گاه انسان را مضطری در صورت اختیار معرفی کرده است. نگارنده به روش تحلیل محتوا به کنکاش آرای فخر رازی پرداخته و نظریه وی را موجب تضعیف جایگاه انسان و نفی مسئولیت او، نفی قاعده علیت و نسبت آفرینش شرور بـه خـداونـد دانسته است. از نتایج این پژوهش می توان به تبیین رابطه طولی خالقیت خدا و خالقیت انسان و تعلق اراده خداوند بر خالقیت اعمال توسط انسان، تفاوت اراده تکوینی و تشریعی خداوند اشاره کرد.
Human role in his own actions is one of the important topics of theological and commentary discussions. Fakhr Razi believes that all of the human actions are attributed to God and he believes that assigning the creation of actions to human causes the negation or weakness of Gods power and sees that the humans belief and disbelief is due to creation of God. However، he does not go into a strong and solid theory. Sometimes he considered human to be obliged، some other times he has been inclined to accept the human free will and sometimes، by proposing the acquisition theory and drawing distinction between will and creation of God، he has not accepted the responsibility of accepting determinism. Accordingly، he has recognized human as an obliged person to be in a state of option. Using the content analysis method، the author attempts to investigate Fakhr Razis viewpoint and believes that his theory causes the weakness of human position، rejects his responsibility، negates the causality principle and also attributes evil creation to God. As for the result of the study، one could point out to the longitudinal relationship of Gods creation and human creation، and belonging of Gods will on the creation of human actions، and also the difference between existential will and Divinely posited will.
خلاصه ماشینی:
"در تفسیر آیه 132 از سوره انعام 4 مینویسد: «در اینجا خداوند به درجه خاصی براساس زمان معین و به فعل مشخص برای هرکسی حکم میکند و علم به این درجه در لوح محفوظ ثبت شده و اگر این درجه برای این فرد در وقت خود حاصل نشود، حکم باطل میگردد و علم خدا جهل میشود و این محال است.
در تفسیر آیه 179 از سوره اعراف 5 مینویسد: «همه افعال جوارح، به احوال قلب مربوط میشود و قلب انسان در اختیار خداوند است، پس انسان در افعال خود محکوم به جبر است.
(همو، 1341: 222 ـ 221) وی در کتاب المطالب العالیه با ذکر ده برهان نتیجه میگیرد که بنده خالق و موجد افعال خود نیست و تصریح میکند که همه اعمال انسان، حتی کفر و ایمان مخلوق خداوند است.
» (همان: 48) د) اختیار انسان فخر رازی در برخی موارد بر قدرت انتخاب انسان تصریح کرده و مینویسد: «هرکس بگوید همه افعال بنده از خود اوست، به قدر و هرکس بگوید بنده را فعلی نیست، به جبر مبتلا شده و این دو راه کژ و نادرست است.
در تفسیر آیه 272 از سوره بقره 2 مینویسد: «هدایت به اختیار انسان تحقق مییابد، ولی این هدایت اختیاری به تقدیر، تکوین و تخلیق خداوند است.
(همو، 1417: 1 / 109) علامه طباطبایی میان اراده و مشیت خداوند، تمایز قائل شده است، ولی این امر را موجب نفی خالقیت انسان ندانسته است و مینویسد: «همه رویدادها بد و خوب جهان، حتی مشیت و خواست خود انسانها که در وجودشان به ودیعت نهاده شده، مربوط به مشیت خداوندی است."