چکیده:
مهمترین مسالهای که در فلسفه اخلاق مطرح میشود و شیوه پاسخگویی به آن، پایههای اصلی نظامهای اخلاقی را شکل میدهد، معیار اخلاقی بودن رفتارهای آدمی است. پاسخهای متنوعی که در فلسفه غرب به این پرسش ارائه شده، مکاتب اخلاقی گوناگونی چون نتیجهگرایی، وظیفهگرایی و فضیلتگرایی را پدید آورده است. نوشتاری که پیش روی شماست، تلاش کرده است ضمن معرفی اجمالی این مکاتب و مروری گذرا بر دیدگاه دانشمندان مسلمان در این زمینه، معیاری را که پیشوایان اسلام برای اخلاقی بودن رفتارها بیان کردهاند، شناسایی و تحلیل کند. بدین منظور، متن کتاب ایمان و کفر از مجموعه ارزشمند کافی که در بر دارنده معتبرترین احادیث اخلاقی است، مورد تحلیل قرار گرفته است. این بررسی نشان میدهد که هیچیک از مکاتب شناخته شده اخلاقی، انطباق کاملی با مبانی اخلاق اسلامی ندارد و نکات مطرح شده از سوی دانشمندان مسلمان نیز معمولا خارج از محل دقیق نزاع است. معیار نهایی ارائه شده در این پژوهش برای فعل اخلاقی، اندازه انطباق رفتار هر کس با برداشت او نسبت به حقیقت است.
خلاصه ماشینی:
پرسش نخست، این است که آیا معیار قرار دادن حقیقت برای اخلاق، نوعی ایدهآلگرایی و منحصر ساختن رفتارهای اخلاقی در گروهی اندک _ که شناخت کامل یا توجه لازم را نسبت به حقایق در اختیار دارند _ نیست؟ و دومین پرسش، این است که اساسا ملاک تشخیص حقیقت چیست و آیا وابسته ساختن اخلاق به شناخت حقایق، آن را به موضوعی مبهم، اختلافانگیز و غیر قابل بازخواست موکول نمیکند و به نوعی نسبیگرایی که نظر شخصی افراد را جایگزین اخلاق میسازد، دامن نمیزند؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسشها باید بار دیگر به احادیث الکافی مراجعه کنیم و ببینیم آیا میتوان پاسخ و راه حل مناسبی را در این زمینه از این کتاب به دست آورد یا نه؟ این مراجعه به ما نشان میدهد که خوشبختانه کتاب ایمان و کفر الکافی پاسخ در خوری را به پرسش اول ارائه میدهد و احادیث این بخش با قرار گرفتن در کنار روایات نورانی کتاب عقل و جهل از این مجموعه ارزشمند، ابهامهای مربوط به پرسش دوم را نیز برطرف میسازد.
تحلیل ارائه شده از احادیث کتاب ایمان و کفر الکافی نشان داد که با دقت در متون دینی میتوان به معیار دقیقتری برای اخلاقی بودن رفتار دست یافت که در عین فرادینی بودن، انطباق کاملی با اصول و ارزشهای اسلامی دارد.