چکیده:
علل رخداد انقلاب اسلامی در ایران را میتوان در دو دسته عمده، یعنی علل
ساختاری و علل ارادی مورد بررسی قرار داد. علل ساختاری را میتوان عنوان علل دراز
مدت و میان مدت و علل ارادی را علل کوتاه مدت و شتابزا نامید. در این مقاله تنها به
بررسی عوامل ارادی مهم میپردازیم که منجر به رخداد انقلاب در ایران شد و در این
ارتباط به عواملی همچون نقش امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب، نقش ایدئولوژی انقلاب
و نقش بسیج مردمی در انقلاب اسلامی ایران اشاره خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"در کتب صحیفه امام حدود 45 مورد سخنرانی و پیام از ایشان طی سالهای 43 تا 56 ضبط و درج شده است که تحلیل محتوای این پیامها و سخنرانیها نشان میدهد که امام از یکسو تلاش میکند تا ماهیت اصلاحات شبه مدرنیستی حکومت را غیربومی و ملی معرفی کرده و آنها را همسو با اهداف استعمار بداند و از سوی دیگر، این ادعا را که روحانیون مخالف ترقی و پیشرفت کشور هستند، تخطئه کند و بر این نکته تأکید نماید که استعمار یکی از موانع مهم سلطة خود را فرهنگ اسلامی و قرآنی، و همچنین روحانیون (به عنوان حافظان این فرهنگ) میداند و بنابراین درصدد نابودی مبارزه با آنهاست.
وی در این مقطع از یکسو، با بهرهگیری از فضای فرهنگی جامعه که در دهههای چهل و پنجاه به شدت شاهد رواج مذهبگرایی بود و از سوی دیگر، با مطرح کردن پیامدهای ناگوار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برنامههای نوسازی رژیم پهلوی موفق گردید به عنوان شخصیتی آرمانی که میتوانست فرماندهی، هدایت و رهبری جنبش را به سوی وضع مطلوب پیگیری نماید، مورد پذیرش اقشار و گروههای مختلف اجتماعی قرار گرفت و توانست انبوه تودهها را بر گرد خود و در راه مبارزه با رژیم سازماندهی کند و در اعلامیههای خود در دوران مبارزه ضمن سازشناپذیری و قاطعیت در مبارزه با رژیم، با خطاب قرار دادن همه اقشار ملت بر مهمترین استراتژی بسیج خود یعنی مردمگرایی تأکید میکند."