چکیده:
نگارنده در این مقاله تلاش کرده تا از منظر یک رهیافت و رویکرد فرهنگی به
تبیین انقلاب اسلامی، این پدیدة شگفتانگیز قرن، بپردازد. در این راستا، با
بهرهگیری از دیدگاهها و نظریات امام خمینی، نکات عمده و محوری این رویکرد، و نیز
جامعیت نگاه معمار انقلاب اسلامی به آن بیان شده است. توجه به ابعاد معرفتی و
باورها و وجه ایدئولوژیک انقلاب اسلامی، ارزشهای منبعث از باورها و رفتارهای مترتب
بر آن، مهمترین دلالتهای فرهنگی را در این رویکرد تشکیل میدهد.
خلاصه ماشینی:
"در یک دیدگاه دقیقتر که مورد توجه ما در چهارچوب مفهومی این تحقیق است و به نظر میرسد که از توان بیشتری برای انطباق با شرایط انقلابی وتحلیل وقوع آنها برخوردار است، عناصر فرهنگی به باورها، ارزشها و مصنوعات منقسم میشوند.
در یک جمعبندی کلی از دیدگاه امام خمینی دربارة تبیین فرهنگی از انقلاب اسلامی، باید گفت که: آگاهی از اسلام واقعی که از آن غفلت شده بود، به تحول معنوی افراد منجر شد و این امر خود توجه انحصاری به حضرت حق، شهادتطلبی، بیتوجهی به اغراض شخصی، وحدت، همبستگی و انسجام میان مردم را در پی آورد و در نهایت در کنار عامل مهم دیگری چون کارا نبودن هیأت حاکمه، شرایط را برای پیروزی انقلاب فراهم ساخت.
یعنی مردم ایران با توجه به نارضایتی شدید خود از نظام سیاسی حاکم و وضعیت فرهنگی آن، میخواستند نظامی را که جمهوری اسلامی نامیدهاند، بر پا و در قالب آن، به آزادی سیاسی، حقوق سیاسی و استقلال سیاسی دست پیدا کنند و از این طریق، اسلام و ارزشهای فرهنگ اسلامی را در جامعه مستقر، و نظامی اسلامی ایجاد نمایند که در آن فقر و محرومیت اقتصادی نیز وجود نداشته باشد [پناهی 1379 ش 11 و 12: 82ـ81].
به عبارت دیگر، اگر انقلاب را قرارگرفتن دو نظام ارزشی در مقابل یکدیگر تعریف کنیم، بنابر دیدگاه تحلیلگران، میتوان انقلاب اسلامی ایران را عرصة رویارویی دو نظام ارزشی اسلامی ـ انقلابی در برابر نظام ارزشی شاهانه ـ فئودالی، در نظر گرفت [رفیع پور 1376: 127] و اذعان داشت که در ایران قبل از انقلاب، جامعه دچار یک نابسامانی در نظام ارزشی خود شده بود که مردم علت این نابسامانی را در عمل حاکمان سیاسی میدیدند."