چکیده:
این نوشته تلاشی است در جهت تعریف، شناخت و تبیین علت وجودی و رهیافتهای
نظری مفهوم «عدالت» در اندیشة سیاسی حضرت امام خمینی. در این مقاله برداشتهای حضرت
امام در مقولة عدالت از سه منظر یا رهیافت: وجودشناسی عرفانی، معناشناسی عرفانی و
علم اخلاق مورد بررسی قرارگرفته و الزامات هر یک مورد بحث واقع شده است. طرح این
مباحث از این جهت که مقدمهای بر الزامات نظری و عملی عدالت در سطح اجتماعی و سیاسی
است، اهمیت دارد. بنابراین پرسش اصلی این مقاله این است که اولا، تحلیل حضرت امام
از عدالت و مؤلفههای آن با چه رویکردهایی مورد تأمل قرار گرفته؟ ثانیا، برداشت
ماهوی حضرت امام از مقوله عدالت آیا ابزارانگارانه است یا غایتشناسانه؟
فرضیه اصلی این نوشته این است که رویکرد حضرت امام به عدالت، عرفانی ـ فلسفی است و
عدالت ماهیتی غایت انگارانه دارد.
خلاصه ماشینی:
"تعریفی که حضرت امام برای عدالت در این کتاب آورده است، نشاندهندة آن است که به طور کلی تعریف ارسطویی عدالت، به معنای فضیلت حد وسط را پذیرفته است: «بدان که عدالت عبارت است از : حد وسط بین افراط و تفریط و آن از امهات فضایل اخلاقیه است» [امام خمینی 1377: 147].
یکی از مظاهر و حقایق وجودیه که عدل مطلق و استقامت مطلقه، به معنای مظهریت اسماء و صفات الهی در او نمود یافته است، انسان کامل است [امام خمینی 1377: 147] و «جور» که در مقابل عدل قرار دارد، در این گرایش به معنای غلبة یکی از صفات و اسمای الهی بر دیگری در حقیقتی وجودی است.
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر تنهایی 3ـ عدالت از منظر عقاید و حقایق ایمانی یا کلامی در این منظر که البته بستر بحث آن مانند سایر گرایشهای مذکور، ادبیات و واژگان عرفانی است، به طور کلی به بحث دربارة عقاید ایمانی یعنی مسائل و معارفی که باید آنها را شناخت و بدانها معتقد بود و ایمان آورد (مانند مسألة توحید، صفات ذات باری تعالی، نبوت عامه و خاصه و مسائلی از این قبیل) پرداخته میشود.
حضرت امام نیز همین دیدگاه را دربارة برتری عدالت بر سایر فضایل، و احاطة بیعدالتی بر تمام رذایل میپذیرد: پس عدالت که عبارت از حد وسط بین افراط و تفریط و غلو و تقصیر است، از فضایل بزرگ انسانیت است؛ بلکه از فیلسوف عظیم الشأن «ارسطاطالیس» منقول است که: «عدالت جزوی نبود از فضیلت؛ بلکه همة فضیلتها بود، و جورــ که ضد آن است ــ جزوی نبود از رذیلت: بلکه همة رذیلتها بود [1377: 150]."