چکیده:
مهندس لطف الله میثمی در سال 1342 به مدت 7 ماه به جرم فعالیت سیاسی و
همکاری با نهضت آزادی ایران در زندان شاه به سر میبرد. پس از آزادی به جمع
بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست.
وی خاطرات این دوره را در دو جلد به نامهای از نهضت آزادی تا مجاهدین و آنها که
رفتند به چاپ رسانید. میثمی در این دو کتاب تلاش کرده فضاهای سیاسی و مبارزاتی
دهههای 1330 تا 1350 را به تصویر بکشاند و مسائل ناگفته سازمان را برملا سازد.
خلاصه ماشینی:
"آیا رژیم در بستر سازی تغییر ایدئولوژی سازمان نقش داشته است؟ یکی از پرسشهای جدی و اساسی که بعد از فروپاشی سازمان در سال 1354 از ناحیة بسیاری از مبارزین مطرح و تعقیب میشد، این بود که آیا اساسا رژیم برای متلاشی ساختن سازمان زمینة چپروی و مارکسیست شدن اعضا را فراهم کرده بود؟ و این برنامه به چه شکلی اجرا شده است؟ نگارنده خود به یاد دارد که در سالهای 1353 و 1354 حجم قابل توجهی از کتب مارکسیستی در قالب رمان و داستان و تاریخ ترجمه میشد و در کتابفروشیهای روبه روی دانشگاه تهران به فراوان فروخته میشد.
اگر شرایط آن روز در نظر گرفته شود که چگونه خیلی از نخبگان روحانی، روشنفکران و جوانان جذب مبارزات مسلحانه و مفتون فداکارهای مجاهدین دورة اول شده بودند و اساسا هرگونه انتقاد و یا تنقیدی را نه تنها برنمیتافتند بلکه انگ وابسته بودن به رژیم را بر ناقل میزدند، در چنین شرایطی امام مستقلا و از موضع خیرخواهی و نصیحت مطالب مهمی را به نمایندگان مجاهدین گوشزد میکنند، در صورتی که به قول آقای میثمی اظهارات و تحلیل امام در آن سالها عمدا به داخل کشور منعکس نشد و تا تاریخ رسمی اعلام انحراف مجاهدین (سال 1354) کسی از جزئیات و حقایق آن ملاقات مطلع نگردید.
نظر قطعی امام امام در تاریخ 23 خرداد سال 1358 در دیدار با دانشجویان دانشگاه تهران در حالیکه نزدیک به چهار ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود و هنوز شاخهها و گرایشات مختلف مجاهدین خلق حضور و فعالیت علنی داشتند و نوعا نسبت به پیشینة انقلاب به اظهاراتی پرداخته بودند که از این طریق شبهات و ابهاماتی پیرامون انقلاب فراهم ساخته بودند، بناچار امام در طی صحبتهای کوتاهی به سابقة ارتباط مجاهدین با ایشان اشاره کردند: من نجف که بودم، یک نفر از همین افراد آمد پیش من."