چکیده:
حضرت علی علیه السلام در حدود 4 سال و نه ماه در رأس مدیریت جامعه اسلامی قرار گرفتند.در این مدت در گفتار و عملکرد خویش الگویی جامع و کامل برای شایسته سالاری ارائه دادهاند. از نظر امیر المؤمنین علیه السلام رهبری و پستهای مدیریتی از آن نوع کارهائی هستند که باید با توجه به تعهد،تقوا،خلاقیت،تخصص و شایستگی به اشخاص واگذار گردد.در یک سیستم سیاسی،شخصی مستحق مدیر شدن است که بهترین و بیشترین کفایت را در انجام امور از خود نشان دهد. بزرگترین افت یک نظام،عدم رعایت شایستگی و اهلیت در مدیریت است.حضرت علی علیه السلام برای بنیان و پایداری یک نظام سیاسی کارآمد و مطلوب،رعایت اصل سپردن امور به افراد شایستهتر را،لازم دانسته و ثمرات گزینش کارگزاران با معیارهای مقبول را موجب جلب اعتماد عمومی،اصلاح مفاسد و سر و سامان یافتن امور میشناسند.
خلاصه ماشینی:
"حضرت علی علیه السلام در نامهای به قاضی منصوب خود در اهواز نوشتهاند که: «و اعلم یا رفاعه ان هذه الاماره امانة فمن جعلها خیانة فعلیه لعنة الله الی یوم القیامه و من استعمل خائنا فان محمدا صلی الله علیه و آله بریء منه فی الدنیا و الآخره»1 -------------- (1)-ابو حنیفه النعمان بن محمد التمیمی:دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام،تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی،جلد دوم،القاهره،دار المعارف،9831 ق،ص 135 ای رفاعه بدان که این حکومت امانتی است که هرکس به آن خیانت کند،لعنت خداوند را تا روز قیامت به همراه خواهد داشت و هرکس خیانت کاری را به کار گیرد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در دنیا و آخرت از او بیزار است.
1امام علی علیه السلام شنیدند که محمد از عزل خود دلتنگ شده،پس خطاب به وی نوشتند: «به من خبر دادهاند که از فرستادن اشتر به سوی محل فرمانداری ناراحت شدهای، این کار را به دلیل کند شدن و سهلانگاری یا انتظار کوشش بیشتری از سوی تو انجام ندادهام،اگر تو را از فرمانداری عزل کردم،فرماندار جایی قرار دادم که اداره آنجا بر تو آسانتر و حکومت تو در آن سامان خوشتر است،و همان فردی را فرماندار مصر قرار دادم که نسبت به تو خیرخواه و به دشمنان ما سخت و درهم کوبنده است.
ج-انتخاب کارکنان دولت حضرت علی علیه السلام در فرازی دیگر از نامه خود به مالک اشتر،گزینش کارکنان را مورد توجه قرار میدهند و تأکید فراوان بر رعایت اصل شایسته سالاری میکنند: «فاستعملهم اختیارا»4-«و لا تولهم محاباه و اثره»-«فانهما جماع من شعب الجور و الخیانه»5 -------------- (1)-نهج البلاغه،نامه 35،ص 475 (2)-همان."