چکیده:
را در جوامع امروزی برآورده سازد؟با توجه به این واقعیت که شوک تغییر و تحول،نه تنها مظاهر طبیعت را،بلکه انسانها و جوامع را به این باور رسانده که گویا همه چیز در حال تغییر و تجدید است.پس با این وجود،آیا تکیه بر قوانین هزاران سال قبل،نوعی عقب گرد به گذشته تاریک و جهالت و بساطت نیست؟!چگونه میتوان این تناقض را حل کرد که قوانین بسیط وضع شده در جامعهای ساده،بتواند در جامعهای با روابط پیچیده و درهم تنیده کارساز باشد؟تنها راه حل این است که قوانین ارائه شده دینی دارای نوعی قابلیت و استعداد باشند که بتوانند با حفظ جوهره و اساس خود، نیازهای بشر امروزی را با نوعی انعطافپذیری برآورده سازند.در این مقاله ساز و کار ساختاری قوانین دینی،در همه قلمروها و عرصههای نیازمندی انسان،تحلیل و توصیف شده است و سعی گردیده که مشخص گردد که چگونه اسلام میتواند به عنوان یک دین فعال و زنده عمل کند. تبیین علمی و تشریح ساز و کار قوانین اسلام،بهترین پاسخ به پرسشهای مذکور است که مقاله درصدد بیان آن است.این مقاله که از روش تحلیل توصیفی بهره جسته است و در مقام پاسخگویی به پرسشهای بنیادی در سیستم قانونگذاری اسلام است خصوصا پرسشهائی که بعد از انقلاب اسلامی 1357(1979)در ذهن و اندیشه جامعه به وجود آمد،که اسلام با چه سیستم قانونگذاری توان حل معضلات پیچیده بشر دوران مدرنیته را دارد.اینها پرسشهایی است که باید با سیر در گذشته و نفوذ در آینده،میان آنها و جوابشان تلفیق ایجاد کرد.این سؤال که چگونه قوانین دینی میتواند در سالیان دراز نیاز حقوقی انسانها
خلاصه ماشینی:
"اکنون سؤال این است که چگونه میتوان بین مفاهیم اسلامی که در یک جامعه بسیط و اولیه بشری شکل گرفته و مفاهیم انسانی که در جوامع مرکب و پیشرفته امروزی شکل گرفته است،تلفیق ایجاد نمود؟ در پاسخ به سؤالهای مذکور،گروه دوم اندیشمندان که از طرفی آموزههای دینی ارائه شده را دارای نوعی توانمندی فرا زمانی دیدهاند،و از طرفی حاکمیت جریان سیال تغییر و تحول بر رفتار بشری را مشاهده نمودهاند و به این مطلب رسیدند که اگر بگوییم اسلام جاودانه است،لازمهاش این است که برنامههای ارائه شده از طرف منابع دینی توان فرا زمانی داشته باشد.
باید نشان داده شود که بر چه اساسی میتوان ادعا کرد که اسلام میتواند برای همه زمانها برنامه زندگی همهجانبه ارائه دهد؟بشریت را هدایت کند؟و در همه اعصار،آموزههای متناسب و هماهنگ با روحیات و خواستههیا بشری داشته باشد؟ به عبارت دیگر،اسلام در بخشی از برنامههای خود-که بیان خواهد شد-میتواند لباس زمان را بر تن کند و به زبان امروزی درآید.
این موارد که بهترین نشانه از زیرساختها و بنیانهای اساسی و توانمندی اسلام در برنامهریزی و قانونگذاری کارآمد در یک جامعه دینی پیشرو است،به شرح زیر است: 1-چگونگی وضع قوانین و انواع آن در اسلام؛ 2-نظامسازی اصل اجتهاد؛ 3-توجه به احکام اولی و ثانوی؛ 4-وجود احکام حکومتی؛ 5-تبیین مکانیسم تغییر احکام و قوانین؛ 6-ارائه اصول و قوانین مرجع و کنترلکننده.
بنابراین اجتهاد صحیح بر چند عنصر تکیه میکند: 1-منابع شرعی:قرآن،سنت(سخنان و اعمال پیامبر صلی الله علیه و اله و امامان علیهم السلام)، عقل و اجماع؛ 2-عملیات تفریع و تطبیق،یعنی برگرداندن فروع بر اصول و تطبیق با آن اصول؛ 3-بررسی ملاک و معیار احکام و ویژگیهای درون و بیرون موضوعات و ارتباط آنها با زمان و مکان."