چکیده:
آیه الله علامه یحیی نوری از چهرههای مشهور دنیای اسلام است،که به امر تدریس و دروس حوزوی و دانشگاهی،تشکیل مجامع تحقیقی اسلامی،نشر و توسعه اسلام در سطح جهان،حضور و شرکت در کنگرههای اسلامی در سطح جهان و احداث مؤسسات علمی و دینی اشتغال دارد،و در کنار این نوع فعالیت ها،از ایشان رسالهها،کتابها و تالیفات زیادی به زبانهای مختلف در ایران و دیگر کشورهای جهان نشر یافته و یا در دست انتشار است. ایشان از پیشگامان انقلاب و نهضت اسلامی ایران و یادآور مبارزات و حماسه 17 شهریور 1357 است.آنچه اینک در ذیل از نظر خوانندگان گرامی می گذرد خاطرات علامه نوری درباره حماسه 17 شهریور 1357 تهران است که بوسیله آقای علی شیر خانی از مرکز اسناد انقلاب اسلامی استان قم تهیه و تنظیم و برای دفتر فصلنامه ارسال گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"من عرض میکنم:چگونه است که وقتی الدنگی به دعوت الدنگی وارد شهری میشود و شما به افتخار او نیمی از شهر را تعطیل میکنید،مسئلهای نیست؛اما اگر قریب یک میلیون نفر از مردم دینباور ما بخواهند مراسم عبادی خود را چند ساعت در چند خیابان برگزار کنند،شما بلافاصله برای مردم دلسوزی میکنید با کدام مردم؟همین مردی که خودشان پیشقدم شدهاند تا از ظرفیت خیابانها برای انجام برنامهای که خودش تجسم نظم و هماهنگی و یکپارچگی است،استفاده کنند.
به هر تقدیر ما در قالب یک جمع پنج نفری به سمت میدان شهدا حرکت کردیم؛منتها هریک از ما با دیگری چند متر فاصله داشت و قرار گذاشته بودیم که اگر من که در جلوی افراد حرکت میکردم،تیر خوردم یا دستگیر شدم،افراد خبر را به یکدیگر و سرانجام به دفتر ما منتقل کنند و آنها هم اقدامات لازم را در این خصوص انجام دهند.
بعدها وقتی این دو تن خود،مورد بازجویی قرار گرفتند و در روزنامهء اطلاعات از آنها سؤال شد که شما در فلان قضیه چنان کردید و چرا افراد را مورد اهانت قرار دادید و یا مضروب و مصدوم ساختید،غذر آوردند که ما چنین نکردهایم و تنها در آن ماجرا،مأموریت داشتیم که نامهای را به آقای نوری بدهیم؛منتها موجه شدیم با حدود دویست نفر که در دفتر ایشان جمع شده بودند و آنها بر سر ما ریختند.
تقاضای ساواک از من برای نوشتن نامه به امام خمینی بههرحال آنها یکبهیک شروع کردند به صحبت کردن و خلاصهء صحبتهایشان این بود که خوب است شما نامهای برای آیة الله خمینی بنویسید و از ایشان بخواهید که برادرکشی را کنار بگذارد؛چرا که آقای خمینی هرچه باشد مرجع و مقام روحانی مردم هستند و نه مرجع آدم کشی و جلادی."