چکیده:
مطالعه انقلاب با رهیافت تحلیل حوادث و رخدادهای تاریخی،از مبادی زمانی مختلف و با تأکید بر رویدادهای تاریخی گوناگون،دنبالکردنی است.برخی با اتکا به چنین رهیافتی،ریشه حوادث را به دهههای دور و تاریخ بعید انقلاب میکشانند و تحولات یکصد سال اخیر-دستکم از مشروطه به این سو-را مبنای بحث خود قرار میدهند.برخی نیز البته،این بعیداندیشی را تا دوران صدر اسلام و بلکه تا قبل از آن باز پس میبردند.در این دفتر،گفتگو از تحولات سالهای نخستین دههء 40 آغاز میشود و طرح مسألهء انجمنهای ایالتی و ولایتی،اعطای حق رأی به زنان و سپس طرح اصلاحات شاه و لایحه کاپیتولاسیون سرآغازها و نقاط عطف تحولات منتهی به انقلاب تفسیر میشود.دور جدید خفقان در دههء 40 و بررسی نقش مذهبیها،دکتر علی شریعتی، نهضت آزادی و فدائیان خلق فصل دیگر این گفتگو است.در عین حال،سخن از سرنوشت نهضت در خارج از کشور،شکلگیری مبارزات مسلحانه در دههء 50 و بررسی نقش طبقات مختلف جامعه و رهبری انقلاب از مسایل عمدهء دیگری است که به محضر خواننده این دفتر عرضه خواهد گشت.
خلاصه ماشینی:
"حال با صرفنظر از متحمل بودن چنین پیش فرضی،اگر بخواهیم تاریخی را مبدأ قرار بدهیم و فرض را بر این بگذاریم که یک سلسله تحولات مشخصی به ظهور بحران سالهای 65 و 75 منتهی شد،جناب عالی اصولا از چه تحولات مشخصی شروع میکنید و چه نکات برجستهای را به عنوان عوامل اساسی و مؤثر،مورد اشاره قرار میدهید؟ همه اینها که شمردید و چیزهایی دیگری علاوه بر اینها،همه در تحقق و پیروزی انقلاب سهیمند ولی مهم این است که عامل اساسی و عنصر اصلی ذیسهم را بشناسیم بالاخره هر حادثهء مهمی که اتفاق میافتد وقتی وسیع و گسترده باشد و ابعاد مختلف داشته باشد،معمولا ریشههای زیادی برای آن میتوان از گذشتههای دور تا امروز پیدا کرد؛اعم از حوادثی که در گذشته رخ داده،شخصیتهایی که در گذشته شکل گرفتند،الهامی که از تاریخ میگیرند و...
لذا در اینجا تفسیرهای رقیب دیگری را محتمل میدانند،از جمله اینکه میتوان عامل استبداد را یک عنصر جدی دید و چنین گفت که این عامل،پویش انقلاب را ایجاد کرده و نیروها را به صحنه ریخته و در نهایت،انفجار جامعه و خیزش مردم در شکل اسلام خواهی سال 75 را به ظهور رسانیده؛یا مثلا اصلاحات ارضی که اشاره فرمودید موجب شده که نیرهای اجتماعی جدیدی در حاشیهء شهرها به وجود آیند و شکافهای اجتماعی در سطح جامعه پدید آید و تضادها و تعارضهای گوناگون دیگری را در پی آورد و سرانجام منتهی به ظهور انفجارها و خیزشهای مردمی و انقلاب عمومی 75 گردد؛یا به تفسیر برخی دیگر،ایدهء لزوم اعطای فضای باز سیاسی کارتر و در نتیجه،فشار نظام بین الملل باعص شد که فضای سیاسی ایران نیز باز شود و نوارهای امام پخش گردد و بعد،آن نیروی بالقوهای که در اثر فشار استبداد سیاسی به وجود آمده بود،فوران کند و گدازههای انقلاب را بیرون بریزد."