چکیده:
شهرسازی و مدنیت دو دستاورد گرانبهای بشر در طول تاریخ بوده اند. با این حال، همزمان با رشد و گسترش شهرها در طول زمان، قسمت هایی از آنها همانند اجزاء یک دستگاه دچار فرسودگی شده و به ترمیم و رسیدگی نیاز پیدا می کنند. بافت های فرسوده شهرها علاوه بر تحمل بار مسایل کالبدی و فیزیکی، از لحاظ اجتماعی و فرهنگی هم دچار مشکل اند و در واقع از چرخه اقتصادی شهر خارج شده اند. شهر اسلام آبادغرب با جمعیتی حدود 92000 نفر هم اکنون با مشکل بافت فرسوده ای به مساحت حدود 58 هکتار در قسمت های مرکزی و شمالی، که جمعیتی حدود 37000 نفر را در خود جای داده روبروست. این مقاله در پی یافتن پاسخ برای الف) چگونگی پراکنش فضایی بافت فرسوده در شهر اسلام آبادغرب و ب) کشف روابط میان ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی با کالبد فرسوده شهر است. در این پژوهش جامعه آماری شامل 8541 خانوار است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران تعداد 160 نمونه از بین انها برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. برای مشخص کردن روایی سوالات از آلفای کرانباخ و برای آزمون سوالات پرسشنامه ها هم از دو روش آماری آزمون T تک نمونه ای (T-Test) و روش همبستگی پیرسن استفاده شده است. با استفاده از دو روش مذکور به آزمون رابطه بین متغیر وابسته فرسودگی بافت در شهر اسلام آباد غرب با 4 متغیر مستقل: الف) اقتصادی ب) فرهنگی پ) اجتماعی و ت) مدیریتی پرداخته شد. برای آزمون های آماری از نرم افزار SPSS و برای ایجاد بانک اطلاعاتی و ایجاد لایه های موردنیاز و ترسیم نقشه ها از نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. ازیافته های تحقیق می توان به الگوی پراکندگی فضایی بافت در قسمتهای مرکزی شهر اشاره کرد که از نظر جغرافیایی منطبق با قسمت های قدیمی و متراکم تر شهر است. همچنین نشان دادن رابطه بین ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و عدم مدیریت موجود در بافت با فرسودگی بافت و کالبد آن از دیگر یافته های این تحقیق است که با ضریب اطمینان %95 و بالاترین سطح معناداری 000/0 تایید شده است.
Urbanization and civilization are two valuable achievements of human being during his last history. However، some parts of cities lose their normal functions as they get older and older. Worn out textures can be found in mostly all cities around the world. Apart from physical and structural problems، these textures are bearing many socio-cultural shortcomings and in reality cannot be considered as a live part of the economic circulation of the cities anymore. EslamAbadGharb having a 92000 population with 57.8 hectares worn out area is no exception. 36458 people live in worn out textures of EslamAbadGharb. The present paper tries to find answers for questions such as: how the spatial distribution of the worn out textures are، and if there are any relations between such textures and socio-economic، cultural and management structures of the city. To do so، we have selected 160 households out of 8541 who reside in the area using random sampling and Cochran method. To validate our questionnaire we have applied Chranbakh Alfa method and to test the hypotheses T-Test and Pearson methods are applied. Using the mentioned statistical methods we have tested relations between worn out textures (as dependent variable) and socio-economic، cultural and management structures (as independent variables). For statistical testes and creating geo-database and digital layers SPSS and ArcGIS software are applied respectively. Findings of the present study indicate that spatial pattern of the worn out texture is mostly coincident with the central parts of city in which building are older and population density is higher than elsewhere. Also، based on Pearson method the relations between dependent and independent variables were verified with reliable scores.
خلاصه ماشینی:
"با استفاده از دو روش مذکور به آزمون رابطه بین متغیر وابسته فرسودگی بافت در شهر اسلامآباد غرب با 4 متغیر مستقل: الف) اقتصادی (با چهار معیار 1- میزان رضایت از وضعیت اقتصادی در میان ساکنان بافت 2- میزان رضایت از واحد مسکونی 3- اثرات طرح نوسازی بر وضعیت اقتصادی ساکنان و 4- رابطه اقتصاد ضعیف با عدم تمایل ساکنان بافت به نوسازی)، ب) فرهنگی (با 5 معیار 1- میزان تحصیلات سرپرست خانوار 2- دسترسی افراد خانوار به روزنامه، تلویزیون و اینترنت 3- کیفیت محله از لحاظ سطح خدمات رسانی، دسترسیها و امور فرهنگی 4- تشکیل نهادهای مسؤل اطلاع رسانی و 5- موافقت با زندگی آپارتماننشینی)، پ) اجتماعی (با 4 معیار 1- علاقمندی به محل سکونت 2- امنیت در محل سکونت 3- تمایل به همکاری در طرحهای نوسازی و بهسازی محله و میزان اعتماد به همسایگان، دوستان، مغازهداران و...
شکل 2: پراکندگی جغرافیایی بافت فرسوده در سطح شهر اسلامآبادغرب (منبع: Google Earth, 2012 و نگارندگان، 1390) فرضیه دوم: به نظر میرسد بین ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود و فرسودگی بافت و کالبد شهری اسلام آباد غرب رابطه وجود دارد.
عدم تفکیک بودجه مناسب هر سازمان، عدم تجهیز و سازماندهی دستگاههای مختلف مدیریتی در کمک به شهرداری به عنوان مهمترین نهاد بهسازی، عدم آموزش صحیح شهروندان و ارتقاء فرهنگ عمومی آنها در زمینه ساماندهی و بهسازی، عدم آگاهسازی مناسب مردم محلات هدف از فواید طرح نوسازی شهر اسلامآبادغرب، آلودگی شدید حریم رودخانه راوند، محرومیت مردممحلات هدف از سیستم حملونقل عمومی مناسب، کافی نبودن امکانات بهداشتی و آموزشی، نبود امکانات فراغتی و فضای سبز، کیفیت نامناسب خیابانها و معابر باعث ایجاد یک نوع تجربه از کار ناموفق سازمانهای مرتبط با شهر و عدم اعتماد مردم به مسئولان شهری اسلامآبادغرب بهخصوص نهاد شهرداری شده است، تا جاییکه بیشتر مردم دلیل غلبه روزافزون فرسودگی را عدم مدیریت صحیح میدانند."