چکیده:
از ویژگیهای منحصر به فرد سفرنامة ناصرخسرو بر خلاف دیگر سفرنامه ها، شروع با حادثه داستانی، برخوردار بودن از زبان روایی- ادبی، حکایت های دلنشین، دقت و جزئی نگری است. اگر چه ساختار کلی قالب سفرنامه با داستان و رمان تفاوت دارد اما سفرنامة ناصرخسرو به دلایل منحصر به فرد روایی و ساختاری بیشتر ساختاری شبیه به قصه و داستان دارد تا سفرنامه و گزارش. بسیاری از ویژگی های ساختاری داستان، از جمله وضعیت اولیه، نیروی تخریب کننده، وضعیت میانی و موقعیت پایانی، ساختار متفاوتی به این سفرنامه داده است. علاوه بر این، گونه های روایی خاص این اثر موجب شده است تا مخاطب به آسانی جذب آن گردد. این پژوهش کوششی است برای تبیین ساختار طرح و گونههای روایی در سفرنامة ناصرخسرو. بدین منظور از رویکرد روایت شناختی نوین ژپ لینت ولت بهره بردهایم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بر اساس نظریة ژپ لینت ولت ناصرخسرو، برای بیان دیده ها و شنیدههای خود از الگوی روایتی همسان(راوی = کنشگر) و از دو گونه زاویة دید درونی و صفر استفاده نموده است.
How and to what extent the narrative structure of Nasserkhosrow travelogue can participate in reflecting the thoughts and creating a literary-narrative framework? Why is the structure of Nasserkhosrow travelogue similar to a story plot? And based on Zheplint Volt’s theory، what is the narrative type of Nasserkhosrow travelogue? A unique feature of Nasserkhosrow travelogue، unlike other travelogues، is that it begins with a fictional event and has narrative-literary language، pleasant tales، carefulness and description. Although the overall structure of travelogue is different from stories and novels، this travelogue is more similar to stories than travelogues and reports due to unique narrative and structural reasons. Many structural features of story such as initial state، destructive force، middle state and final phase، have given a different structure to this travelogue. In addition to these unique narrative types، this work can easily attract the addressees. This research tries to analyze the plot structure and narrative type in Nasserkhosrow travelogue based on modern narrative approach of Zheplint Volt. Accordingly، our results show that he has used similar narrative pattern (narrator=character) and two internal and zero points of view to express his travel experiences.
خلاصه ماشینی:
بررسی ساختار و گونه روایی در متن سفرنامه ناصرخسرو براساس نظریه ژپ لینت ولت محسن محمدی فشارکی 1 - فضلالله خدادادی(( چکیده واژههای کلیدی مقدمه و بیان مساله یکی از عناصر مشترک بین سنخ های متنی زبانی، عنصر «روایت» (Narration) است؛ به طوری که روایت به عنوان ابزار بیانی در خدمت گونه های مختلف ادبی و هنری قرار گرفته است.
روایت در دنیای داستان همسان همان گونه که قبلا نیز بیان نمودیم در این گونة روایتی یک شخصیت داستانی هم نقش گنشگر و هم نقش راوی را بر عهده دارد، یعنی «از یک سو به عنوان راوی (من- روایت کننده) وظیفة روایت کردن روایت را بر دوش دارد و از سوی دیگر، همچون کنشگر (من- روایت شده) او عهده دار نقش در داستان است» (عباسی و محمدی، 1380: 224).
اگر به الگوی لینت ولت(شکل2) دقت کنیم متوجه خواهیم شد که راوی تخیلی در سطح دوم روایت گری قرار دارد، یعنی ابتدا نویسندۀ ملموس است که در جهان خارج است و با ما معاشرت دارد وقتی این نویسنده شروع به نوشتن داستان می کند، از عالم خارج جدا و وارد عالم داستان می گردد و دیگر تعلق به جهان خارج ندارد(نویسندۀ انتزاعی) در این حالت تازه او در دنیای اثر ادبی (داستان و جهان آن) قرار دارد اما هنگامی که وارد جهان روایت و کنش های شخصیت ها شد، راوی داستان است، زیرا گاهی او در عالم داستان چیزهایی بیان می کند که مربوط به جهان داستان است و در عالم خارج و ایده های نویسنده جایی ندارد.