خلاصه ماشینی:
"اما بهراستی، چه شرایطی و چه چیزهایی موجب پیدایش این گزینهها برای انتخاب شدهاند و چگونه میتوان از این گزینههای موجود رها شد؟ آیا در این نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که حاکم بر زندگی ماست، هر نوع زندگی امکانپذیر است و هرطور که بخواهیم میتوانیم زندگی کنیم؟ آیا نظم صنعتی مدرن، امکانهای زیست طبیعی انسان را محدود نکرده است؟ در این میان، سیاستهای عمومی (که اغلب دولتیاند) چه نقش و تأثیری بر زندگی ما بر جای میگذارند؟ سیاستگذاری عمومی، که در دهههای اخیر توسط دولتها گسترش بیسابقهای یافته است، یکی از عوامل محدودکنندهی انتخابهای زندگی ما بوده است.
در این نوشتار سعی بر آن است که تأثیر سیاست عمومی بر سبک زندگی بررسی شود و این بحث مطرح شود که چگونه خطمشیهای عمومی با ایجاد ساختهای اجتماعی و تحمیل «آنچه شهروند طبیعی باید باشد»، سبک زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهند و آنان را در برابر انتخابهایی مشخص، آزاد و مختار میگذارند!
خطمشیهای عمومی با ایجاد ساختهای اجتماعی و تحمیل «آنچه شهروند طبیعی باید باشد»، سبک زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهند.
مشروعیت کاربرد اجبار توسط دولت موجب میشود تصمیمات دولتی بهصورت قانون و مقررات اجتماعی درآمده و لازمالاجرا گردند؛ به بیان دیگر افراد ناچارند تصمیمات و خطمشیهای عمومی را بپذیرند و مطابق آنها رفتار نمایند.
از این رو گرچه در ظاهر انتخابهایی را در قالب سبکهای زندگی ارائه مینماید اما در واقع چندراهههای جبری است که فضای اجتماعی در هر موقعیت، پیشروی افراد قرار میدهد."