خلاصه ماشینی:
"در این فیلم، مردانی را میبینیم که مدام ژست بیخیالی میگیرند و «به درک» میگویند، اما قرار است فیلم بحرانهای نهفته در این ژست را آشکار کند؛ لذا فجایعی که سرانجام کارهای شخصیتها است، رخ میدهد و زندگی همه را به تباهی میکشاند: مرد میانسالی با معشوقهی نوجوانش که دختر دوست قدیمیاش است رابطهی جنسی برقرار میکند و سپس توسط او بهقتل میرسد؛ زن مرد میانسال که قبل از ازدواج با شوهرش با دوست او رابطهی جنسی داشته است بهتلافی، زمینهی اعدام دختر نوجوان را فراهم میکند و خود دچار جنون میشود؛ پدر دختر که تمام این حوادث را عقوبت کارهای خود نسبت به مرد میانسال و زنش میداند شاهد اعدام دخترش است و...
4 اما این نحو حکایت جرم و جزا و عمل و جواب عمل، خود دچار همان وضعیت بغرنجی است که فیلمساز قصد نقد آن را دارد."