خلاصه ماشینی:
"مقولات ارزشهای سنتی، ارزشهای فقهی، ارزشهای اخلاقی، ارزشهای قانونی انسانها زندگیهایشان را بر چه اساسی تنظیم میکنند؟ آدابورسوم، غریزه، فطرت، احکام دینی، اخلاق، قانون یا ترکیبی از همهی اینها؟ در زندگی امروزی چه ترکیبی از اینها حاکم است؟ آیا در طول تاریخ زندگی مردمان ما، این ترکیب ثابت بوده است؟ میزان و جایگاه هریک از ارزشها در طول تاریخ چرا و بر چه اساسی تغییر میکند؟ مردم خوب و بد را در زندگی از کجا میگیرند و بر چه اساسی راجع به رفتارهای خود و دیگران قضاوت میکنند؟ چه چیزی عامل انگیزش و تحریک برای انجام کاری و عامل بازدارندهی رفتاری است؟ انسانها در زندگی امروز در لحظهی تناقض و تضاد دو عامل تعیینکنندهی خوب و بد چه میکنند؟ مثلا اگر تشییع جنازه یا ایستگاه صلواتی را دارای ارزشی سنتی یا دینی تلقی کنیم، و ایجاد ترافیک را ضدارزشی قانونی، بالاخره کدامیک ترجیح دارد و کدام را باید ترک کرد؟ آیا میتوانیم بگوییم که در زندگی مدرن ارزشهای قانونی است که روزبهروز فربهتر میشود و دیگر ارزشها بهتدریج بهنفع آن فرسوده میشوند؟ آیندهی این وضع به چه سو خواهد رفت؟ آیا ارزشهای قانونی میتواند به اندازهی سنت و دین و اخلاق، معنابخش زندگی باشند؟ در لحظهی مواجههی دو انسان با یکدیگر، حاکمیت کدام ارزش است که معنابخشی بیشتری دارد؟ چگونه است که نظم شهر اقتضا میکند که مثلا ما هر گدایی را که میبینیم پیشاپیش بهدلیل آموزههای شهروندی، حکم به کلاهبرداری او بدهیم؟ آیا زندگی شهروندی چاره و امکانی جز این دارد؟"