چکیده:
در این مقاله چگونگی جدایی گزینی سکونتی در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته
است.با آن که جدایی گروههای مختلف اجتماعی در شهرهای بزرگ فرض پذیرفتهای است، ولی
تاکنون چند و چون این فرض از طریق روشهای علمی و شاخصسازی مناسب مورد مطالعه قرار
نگرفته است.در سالهای اخیر این جدایی از دو منظر مورد بحث قرار گرفته است. یکی از
آنها به تفکیک و تمایز فزاینده در شهرها باور دارد و دیگری قطبی شدن، دوگانگی و یا
قطعهای شدن فضای اجتماعی شهرها را مدنظر قرار داده است.در این مقاله با توجه به
پیامدهای گوناگون جدایی گزینی سکونتی در شهرها، با استفاده از اطلاعات ثانویه، فرض
جدایی فضایی-مکانی گروههای مختلف اقتصادی-اجتماعی با استفاده از شاخصهای آماری
گوناگون مورد آزمون قرار گرفته است و در نهایت تفکیک پایگاههای مختلف اجتماعی و
ابعاد آن بر حسب مناطق مورد تأیید قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"فرض اساسی در این بررسی آن است که چنین جدایی گزینی سکونتی در سطح شهر تهران وجود دارد و مناطق و محلات گوناگون این شهر نمایندگی موقعیت اقتصادی، اجتماعی افراد و گروهها را به طور عمده بر عهده دارند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول شماره 5:نسبت بهرهمندی ساکنین مناطق مختلف از متغیرهای قشربندی و پایگاه اجتماعی در مقایسه با میزان متوسط آن آماره در کل شهرجدول 5 نسبت خانوادههای با میزان درآمد، قدرت، منزلت، تحصیلات و پایگاه اجتماعی بالاتر از میانگین و میانه این متغیرها در سطح شهر تهران را نشان میدهد.
در نهایت میتوان این گونه نتیجه گرفت که تمایزات و جداییهای قابل توجهی در سطح تهران با توجه به موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانوادهها وجود دارد ولی علیرغم این مسأله نمیتوان خط و مرز دقیقی به لحاظ پایگاهی بین مناطق مختلف ترسیم کرد، به گونهای که نشانهای از سایر خانوادهها در آنها یافت نشود.
از آنجا که رویکرد دوم به نحوی در دل رویکرد اول قرار میگیرد و معتقدان به جداییهای اقتصادی و اجتماعی قادر به توضیح قطبی شدن فضایی نیز میباشند، میتوان فرض اساسی مطرح شده در این بررسی را از نظر هر دو رویکرد تأیید شده تلقی نمود و جداییهای فضایی-مکانی را در سطح شهر تهران قابل توجه دانست، به گونهای که بتوان از مناطق مختلف به عنوان نماینده موقعیت اقتصادی و اجتماعی خاص استفاده نمود."