چکیده:
سلطان محمود غزنوی توانست با کسب پیروزیهای افتخارآمیز نظامی و برخورداری از
غنائم سرشار مناطق مفتوحه، حکومت نظامی خودکامه غزنویان را به اوج برساند.نبود
برنامهای دقیق در امر جانشینی سلطان محمود، نخستین شکاف را در ساختار غزنویان پدید
آورد.سلطان مسعود، جانشین او، به علت اتخاذ سیاست مخاصمهآمیز با نخبگان قدرتمند
زمان پدرش و همچنین اتخاذ تصمیمات نابخردانه که با خوی و رفتار زرتشتی نیز همراه
گشته بود، موجبات فروپاشی در ساخت قدرت غزنویان را فراهم آورد.این مقاله به روش
پژوهش اسنادی انجام گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم تکوین ساختار قدرت غزنویان هنگامی که سبکتکین در سال 366 هجری به عنوان سپهسالار بهطور غیر منتظرهای هجوم سخت ابو علی انوک 1 را به شهر غزنه، در بیرون این شهر، دفع کرد و با شماری اسیر و غنائمی از جمله دو فیل به شهر بازگشت 2 ، سپاهیان که شمار آنها حدود پانصد تن بود به گرد وی اجتماع کردند و او را به عنوان حاکم و فرمانده خویش به جای بوری تکین برگزیدند.
به روزگار مسعود که در ساخت قدرت غزنویان شکست ایجاد گردید و سلطان از روی بی تدبیری به اقداماتی زیان بار از جمله جنگ در طبرستان اشتغال میورزید 2 ، دستههای دیگری از ترکمانان سلجوقی ماوراء النهر که در اثر آشوبها و درگیریهای آن منطقه هیچ آرامش و امنیتی نداشتند 3 ، به منظور بهره گرفتن از سرزمین آباد خراسان 4 و یا به منظور تدارک مقدماتی برای انتقام جویی از شکست قبلی خود از سلطان محمود غزنوی از ماوراء النهر کوچ کرده پس از عبور از رود جیحون از مرو گذشته به نسا آمدند 5 .
» اگرچه درباره تغییر سلطان محمود در امر جانشینی خود در سال 415 نظرات متفاوت داده شده است 3 ، اما تأمل در شیوه عمل سلطان مسعود و فساد اخلاقی وی، این نتیجه را به دست می دهد که سلطان محمود از زمانی که او را به حکومت هرات نشانده بود، با دقت در اعمال او با درایت دریافته بود که شخصیت و خوی اخلاقی این شاهزاده برای تصدی امر امپراتوری بزرگی که او پدید آورده بود، اصلا مناسبت ندارد."