خلاصه ماشینی:
"معماری ایرانی با نسبتها، کیفیت حضور انسانی، روابط میان انسانها، نسبتی که انسان باید با آسمان و طبیعت برقرار کند، نگاه ویژهی او به طبیعت و عناصر پیرامون خود و در یک کلام در کیفیت زندگی ظهوریابنده در آن، شناخته میشود؛ کیفیتی که با توجه به فرهنگ زندگی انسان ایرانی و باورهای او شکل گرفته باشد، و در شکلدهی به این زندگی و نگاه، از امکاناتی که جغرافیا و تاریخ ایران در اختیارش گذاردهاند ـکه شامل تکنیکها و مصالح موجود روز نیز میگرددـ برخوردار گردد.
«خودبسندگی» بهمعنای بهرهگیری از امکانات و مصالح محلی و پرهیز از هرگونه وابستگی، «کنج و نیاز» به معنای پرهیز از کاربرد اندازههای بیش از نیاز که باعث هدر رفتن مصالح و بالابردن هزینه میشده است، «ارتباط با طبیعت» که در کوچکترین مقیاس معماری یعنی خانه بهطور کامل فراهم بود، «پیمون» در ساختوساز، به معنای اندازهها و معیارهایی که تناسب پیکره و کالبد بنا را از لحاظ درستی، استواری و زیبایی تضمین مینمود، «درونگرائی»، «میهمانپذیری» و«مردمواری» به معنای کاربرد مقیاس انسانی و پرهیز از هرگونه بیهودگی و شکوه بیجا و آذین بیسود، همگی از اصول برجستهی معماری ایرانی هستند که در بستری فعال از روابط همسایگی و فعالیتهای جمعی در شکلدهی به محله تعریف میشدند و احکام شریعت معماری و یا بهعبارتی دیگر آداب و رسوم معماری ایرانی میباشند که مهیای تحقق مفاهیمی چون قناعت، عدالت، تدبر و دیگر مفاهیمی هستند که فرهنگ ایرانیـاسلامی را شکل دادهاند؛ فرهنگی که خود در ذیل نگاه اسلامی به انسان و تعریف هویت او در نسبتش با هستی از دیدگاه اسلام شکلگرفته است."