چکیده:
ازتکها 1 قومی ناواتل 2 زبان بودند که فاتحان دره مکزیک کهن شدند، اما نیروی
محرکی که این سرخپوستان را به پیش راند تا تمدنی بیهمتا را در میان مردم دنیا تحول
بخشند، چه بود؟صرفا یک کلمه میتواند بهترین پاسخ برای این پرسش باشد:دین.دین در
زندگی روزمره هر مردی، هر زنی و هر کودکی مؤثر بود.آنان به چندین بهشت و دوزخ اعتقاد داشتند.نحؤه مردن و پیشه فرد در زندگی او جایی
را مشخص میکرد که روح انسان پس از مرگ به آنجا میرفت.برای مثال روح جنگجویانی که
در نبرد میمردند یا روی سنگ قربانیگاه قربانی میشدند به«بهشت خاوری»میرفت.زنانی
که هنگام زایمان میمردند به«بهشت باختری»میرفتند.آنها که بر اثر غرقشدگی، اصابت
صاعقه یا جذام...میمردند به تلالوکان، بهشت تلالوک 2 میرفتند، اما کسانی که
برگزیده آفتاب یا تلالوک نبودند به میکتلان 4 میرفتند که در شمال است.در آنجا روح
مردگان همچنانکه از چندین دوزخ میگذشت سلسلهای از آزمونهای جادویی راتحمل میکرد
برعکس دوزخ ما، روانها در دوزخ نهایی به سر میبردند یا برای همیشه ناپدید
خلاصه ماشینی:
"این قوم که قربانی انسان را برای ادامه زندگی خدایان خویش لازم میدانست و غالبابرای گرفتن اسیر و قربانی کردن آنها در معابد میجنگید-و نه برای وسعت سرزمین خویش-، در خصوص روان انسان پس از مرگ و سفر آن به بهشت و دوزخ نیز عقاید خاصی داشت که بیشتر شغل فرد و نحوه مردن وی تعیین میکرد که شخص وفات یافته به بهشت میروید یا به دوزخ و نه شیوه رفتار وی در زندگی.
حتی جنگویان دشمن که در میدان نبرد کشته شدهاند یا به هنگام اسارت بر روی سنگ قربانیگاه قربانی شدهاند نیز در این بهشت ستایش میشوند و خدای ویژهای به نام تئویامیکی 1 ، «خدای مردگان دشمن»دارند، زیرا آنها که با ریختن خون خود به پیشگاه آفتاب قربانی شدهاند و آن دلاور، یعنی خورشید را تغذیه کردهاند که در آسمان پیکار میکند، با ازتکهایی که در جنگ کشته شدهاند، یکسان هستند.
در این بهشت، به تصور ازتکها و قبل از آن به عقیده اهالی تئوتیواکان 2 وفور نعمت و زندگی آرامبخش و سعادتمند در انتظار فراخواندگان تلالوک بود، اما کسانی که برگزیده آفتاب یا تلالوک نبودند، به میکتلان میرفتند که در شمال است.
بعد باید از جای باریکی در میان سنگها میگذشت تا سرانجام به نهمین دورخ میرسید؛در آنجا میآرامید یا برای همیشه ناپدید میشد و نکته جاذب این است که اگر روان در وضعی نبود که ناپدید شود، در دوزخ میآرامید.
دکتر کاسو، مکزیکشناس مشهور، در پی تحقیقاتی که در این زمینه به عمل آورده است، معتقد است برای آنکه روان بتواند آزمونهای سخت را تحمل کند، طلسمهای متعددی در کنار مرده میگذاشتند و کوزه آبی هم در کنارش مینهادند."