خلاصه ماشینی:
"بیش از سی سال است که بهجای مجرا شدن برای آفرینشهای جدید انقلاب، به دنبال مدیریت ماجرای انقلاب هستم؛ بهجای تفکر بر مسائل جامعهی دینی و طراحی نظمی دیگر، یکسره به دنبال پاسخ به شبهات مطرح از سوی روشنفکران وطنی در توجیه وضع موجود، درجا زدهایم و منفعلانه به دنبال آنان دویدهایم تا پاسدار جمهوری اسلامی و نه انقلاب اسلامی باشیم.
حال اگر انقلابیون بهجای تحول خویش، استقبال از آیندهی انقلاب اسلامی، مهیا کردن طرح و نظمی دیگر و تدبیر مدینهای دینی و سیاستی انقلابی، انقلاب را اسیر حال خود کنند و بر صورتی ثابت از جمهوری اسلامی اصرار ورزند، لاجرم باید متوسل به قدرت سیاسی شوند تا افسار امور از دستشان رها نشود؛ درست چیزی که امروز رخ داده است.
به هر حال انتخاباتهای سالهای اخیر ایران و هیاهوها و معرکههای بیسابقهی آن، نه صرفا نزاعهایی حاصل افراطیگری و بیاخلاق طرفین برای کسب قدرت سیاسی، بلکه نشانههایی از ضرورت تاریخی تحول صورت جمهوری اسلامی و بیقراری انقلاب اسلامی است؛ چراکه اهمیت بیش از حد قدرت که دلیل این نزاعها شده است نشان از سستی بیش از حد صورت جمهوری اسلامی و به جوش آمدن طبیعت انقلاب دارد.
نزاعهای ایدئولوژیک همیشه در تاریخ جمهوری اسلامی بوده و تا زمانی که توجه ما به حقیقت انقلاب و تاریخ جهان برنگردد، خواهد بود؛ هرچند افتوخیزهایی داشته، اما نمیتواند سودی برای آینده و وضع جامعه ما داشته باشد؛ چراکه این نزاعها، عوارض سیاسی عدم توجه ما به حقیقت و ماهیت انقلاب اسلامی هستند و جابهجایی قدرت در آن، تنها به ثبات صورت جمهوری اسلامی و عدم شکوفایی انقلاب اسلامی منجر میگردد و لذا وضع ما را آشفتهتر میسازد."