خلاصه ماشینی:
"کلیات انتخابات و جامعه آیا شکل و صورت رفتار سیاسی میتواند در نظامات و نظمهای سیاسی مختلف، معانی متفاوتی داشته باشد؟ رأی دادن و مشارکت در انتخابات میتواند چه معانی مختلفی، از عدم پذیرش مشروعیت نظام سیاسی حاضر تا بیتفاوتی یک شهروند نسبت به حقوقش، را داشته باشد؟ چرا دموکراسی نمایندگی و لیبرال دموکراسی بهنوعی با غیرسیاسی کردن جامعه و زندگی، حضور و مشارکت سیاسی را به انتخابات تقلیل میدهد و امر سیاسی را صرفا به سیاستمدار میسپارد و شهروندان را غیرمتمایل به امر سیاسی و به زندگی غیرسیاسی سوق میدهد؟ در نظام مردمسالاری دینی چگونه میتوان شهروندانی با زندگی سیاسی داشت و اما صورت مشارکت موجود (سپردن امور سیاسی به سیاستمدار متخصص) در دموکراسی نمایندگی را تغییر نداد؟ چه طریقههای دیگری برای پیوند زندگی مردم با نظام سیاسی و سیاست در جمهوری اسلامی، میتوان طرح کرد؟ آیا باید زندگی سیاسی را به جامعهی مدنی محدود کرد؟ در انتخابات، آیا ما باید بر اساس شناخت علمی کارشناسان رأی بدهیم یا خواستهها و تعلقات خودمان؟ اگر انتخاب و خواستهی ما با عینیت علمی مورد ادعای متخصصان دچار تناقض شود، چه راهحلی وجود دارد؟ آیا این تناقضها را میتوان با ایدهی خطمشیهای آگاهی عمومی حل نمود و دانش زمینهی برون رفت از عوامزدگی در انتخابات شود؟ اگر شناخت علمی با انتخاب مردمی، که مبتنی بر ارزشها و تعلقات و باورهایشان است، دارای ناسازگاری شد (تعارض دموکراسی با علم و نظر متخصصان)، ارجحیت با کدام است؟ آیا عینیت پراگماتیستی که عینیت را با دموکراسی و تجربهی اجتماعی پیوند میزند، میتواند این دوگانه را از بین ببرد؟ فلسفهی انتخابات و برگزیدن حاکم در نظامهای سیاسی و حقوقی مختلف مختلف و فلسفه سیاسیهای مختلف چیست؟ دموکراسی مستقیم یونانی، دموکراسی نمایندگی مدرن و بیعت سه صورت مختلف برگزیده شدن حاکم هستند، چه تمایزهایی میان اینها وجود دارد؟ چرا در بیعت با یک فرد و انسان مشخص بیعت میشود، ولی در دموکراسی نمایندگی به یک دستگاه حقوقی رأی داده میشود؛ یعنی آنجا به به حاکم رأی میدهند و اینجا به حاکمیت (صورت حقوقی حاکم)؟ چرا در بیعت کسی بودن، باید متعهدانه به حاکم باشد ولی در دموکراسی تعهدی به حکومت لازم نیست و رأیدهندگان سوژههای مستقل از دولت هستند؟ ارادهی عمومی چگونه و در کجا متجلی میشود، در فرد (دیکتاتور، با تفسیر رمانتیک) یا در افراد جامعه و یا نمایندگان آنها( تفسیر لیبرال)؟ دیکتاتور یا دولت لیبرال نمایندگی چه نسبتی با ارادهی تکتک افراد برقرار میکنند؟ در نگاه اسلامی و شیعی، امام و ولی چه نسبتی با ارادهی افراد دارد؟ این نسبت با ارادهی افراد، در نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه چه صورتی مییابد؟ ارادهی افراد در فلسفهی تاریخ شیعی و یا هر فلسفهی تاریخ توجیهکنندهی انقلاب اسلامی چه نسبتی با تقدیر الهی دارد؟ انتخابهای مردم در دوران پس از انقلاب اسلامی چه نسبتی با فلسفه تاریخ انقلاب اسلامی دارد؟ انتخاباتهای برگزارشده در جمهوری اسلامی و نتایج حاصل از آن را چگونه میتوان در تاریخ انقلاب اسلامی فهم و توجیه کرد؟ آیا باید قائل به یک حرکت تکاملی در جهت آرمانهای انقلاب اسلامی بود و یا حرکتی دوری و حلزونی و یا هر نوع حرکت دیگر؟ وقایع انقلاب و خواست و انتخابعای مردم چه نسبتی با میزان تحقق و دودری و نزدیکی ما از آرمانها دارد؟"