خلاصه ماشینی:
"تفکر اگر سایهی عقل بر آدمی نباشد همهی اعضای او معطل شوند: دست به هنجار نگیرد، پای در راه راست نتواند رفتن، چشم چیزی نبیند، گوش هرچه شنود کژ شنود.
اینکه گروهی میتواند از رأی و خواست مردم و یا نظر کارشناس و متخصص چماق بسازد و آن را برای از میدان به در کردن رقیب بهکار ببندد نشان میدهد که عقل جمعی صرفا بزاقی است تا لقمههای سیاسی راحتتر از حلقوم اهلش پایین برود.
اما اگر کسی حقیقتا از زندگی در عالم دشمنی و نزاع به تنگ آمده باشد و طالب عالم دوستی باشد، در مییابد که تا سایهی عقل بر سر ما نباشد زندگییمان سامان نمیگیرد و نزاعها و خصومتها از میان بر نمیخیزد.
اگر عقل جمعی نباشد سیاست ساز خودش را می زند و علم ساز خودش را، دولت به سمتی میرود و نیروی مسلح به سمتی دیگر و اهل علم نیز به سرگرمیهای علمی خودشان مشغولند و به کسی کاری ندارند."