خلاصه ماشینی:
"«عاشقی مستلزم تنهایی است» شاید فقط عاشق بداند «او» چرا تنهاست کاملترین معنا برای عشق تنهایی است (ص29) شاعر بر این اعتقاد است که هرکه عاشق شد لاجرم تنها خواهد شد.
«در تأیید عشق» در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم سوزنده شدن باد سزای همه ما (ص35) شاعر در این بیت مدعی است هر آنکس در آتش عشق یار مستانه نسوزد مستحق آتشی نابودگر است.
«استعانت از عشق» مرداب زندگی همه را غرق میکند ای عشق همتی کن و دست مرا بگیر شیرینی فراق کم از شور وصل نیست گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر (ص 45) شاعر بر این باور است که تنها عشق است که میتواند او را از مرداب زندگی برهاند.
«در فراق عشق» جهان بیعشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست (ص 49) در این بیت شاعر بیتاب عشق است و در فراقش میگرید."